بایگانی برچسب‌ها: اعدام

محکوم کنیم هم تروریسم و گروگانگیری و خشونت را و هم اعدام و محرومیت و تبعیض را

جیش العدل

در ارتباط با جریان موسوم به «جیش العدل»

خشونت، تروریسم و اسیر کردن ماموران مرزداری ایران که اکثرا هم عده ای سرباز وظیفه هستند کاملا محکومه، در این شکی نیست. اما از سوی دیگر نباید ستم ها، جنایتها و تبعیض وحشتناکی که جمهوری اسلامی در سالهای طولانی بر اقوام ایرانی و از جمله قوم بلوچ و اقلیت سنی مذهب کشور روا داشته است را فراموش کنیم. ۲ ماه پیش ۱۵ نفر را جمهوری اسلامی به دلایل واهی در زاهدان اعدام کرد. همین چند روز پیش شمار مشابهی را در چابهار اعدام کرد که ۷ نفر از آنها را شبانه و به شکل مخفیانه و بدون بررسی پزشکی قانونی دفن کردند! به هر حال حاصل کشت باد، درو کردن توفان است. وقتی مردم استانی را عمدا محروم و فقیر نگه میدارند و درصد بیکاری و اعتیاد سر به فلک میگذارد، وقتی با کوچکترین انتقادها با مشت آهنین و طناب دار پاسخ داده میشود، به هر حال دیر یا زود این موج خشم و نفرت به شکلی غلیان کرده و خود را نشان میدهد و آنجاست که تر و خشک احتمالا با هم خواهند سوخت!

لذا به نظر من باید هر دو روی سکه را دید اگر واقعا به دنبال یافتن راهکاری درازمدت برای حل این گونه مشکلات هستیم.

محکوم کنیم هم تروریسم و گروگانگیری و خشونت را و هم اعدام و کشتار و تبعیض را.

چرا نه به اعدام کودکان؟

child execution

اعدام کودکان نه تنها زشت و غیر اخلاقی که عاری از هرگونه پشتوانه عقلی و منطقی است!

در خبرها آمده بود که قرار است هفته آینده فردی به نام «صابر» به خاطر عملی که در کودکی انجام داده بوده، به دار آویخته شود!!

اعدام عملی زشت و غیر اخلاقی است، مشکلی را هم حل نمی‌کند زیرا تنها به پاک کردن صورت مسئله می‌پردازد و به ریشه مشکل توجهی نمی‌کند! اما «اعدام کودکان» نه تنها زشت‌تر و نکوهیده‌تر که عاری از هرگونه پشتوانه عقلی و منطقی است.

فرق یک «کودک» با یک «بزرگسال» در این است که کودک هنوز به بلوغ رشدی و عقلی نرسیده است و لذا نمی‌تواند مسئولیت تصمیم‌ها، اعمال و رفتار خود را برعهده بگیرد. اتفاقا این موضوع یکی از دلایل اصلی است که یک کودک به «قیم» و «سرپرست» نیاز دارد. به عنوان مثال وقتی به یک کودک، ثروتی به ارث می‌رسد آن ارث را تا زمان رسیدن به تکامل عقلی که در اغلب کشورها ۱۸ سالگی تعیین شده است، در اختیار کودک قرار نمی‌دهند. با توجه به این منطق و استدلال است که اگر کودکی مرتکب جنایتی شود، نمیتوان او را مجازات کرد، چون هنوز به مرحله «بلوغ عقلی و فکری» نرسیده است. اینکه در فقه اسلامی تصریح شده است که هر کودک نیاز به قیم دارد اما در عین حال افراد را به خاطر ارتکاب به قتل در دوران کودکی، به اعدام محکوم می‌کنند نشان دهنده تناقض آشکار در نوع منطق و استدلال است.

اگر در فقه اسلامی -که شالوده قوانین جمهوری اسلامی است بر آن بنا شده است- کودکان از نظر عقلی بلوغ یافته تلقی می‌شوند، پس چرا ارث به خودشان تعلق نمی‌گیرد؟ پس چرا دختر و پسر زیر ۱۸ سال به اجازه پدر یا قیم برای ازدواج نیاز دارند؟ پس چرا گواهینامه رانندگی یا پاسپورت مستقل نمی‌توانند بگیرند؟ و هزاران سوال دیگری که تمامی تناقض در استدلال قانون گذار را نشان میدهد! چگونه است که تنها زمانی که بحث «قصاص» مطرح است، کودک از نظر عقلی و فکری کامل تلقی می‌شود و حکم اعدام برای او صادر می‌شود؟! اینکه جمهوری اسلامی اعدام کودکان را به بعد از رسیدن آنها به سن ۱۸ سالگی موکول می‌کند هم از زشتی عمل کم نمی‌کند و خللی در ناقص و متناقض بودن منطق قانونگذار وارد نمی‌سازد زیرا حکم اعدام بر اساس عملی صادر شده که کودک در زمان کودکی و در دوران عدم بلوغ فکری و عقلی انجام داده است!

مسلما هستند نوجوانان شروری که به کارهای خلاف روی می‌آورند، اما اگر دقیق بررسی کنیم و علت را جویا شویم، در خواهیم یافت که تقریبا تمامی این افراد از خانواده‌هایی مشکل دار با سابقه اعتیاد پدر و مادر، طلاق، فقر یا بیکاری، برخاسته‌اند و آنها در واقع خود «قربانی» جامعه و شرایط محیطی نامناسبی هستند که در آن رشده یافته‌اند. لذا راهکار حل مشکل «کودکان بزه‌کار» نه زندان یا از آن بدتر اعدام که از بین بردن ریشه‌های «تولید ناهنجاری» و انحراف کودک از مسیر صحیح رشد و ترقی است.

در همین زمینه:

از قتل ۲ جوان تهیدست ایرانی توسط آخوندهای جنایتکار تا وجدان بیدار ایرانیان آزاده!

اندر حکایت مردمی که به قصد تماشای «جان کندن» یک انسان به ورزشگاه رفته بودند…!

مقایسه واکنش مقام های جمهوری اسلامی و سریلانکا به اعدام شهروندان خود توسط عربستان

۸ ماه پیش عربستان ۱۸ ایرانی را اعدام کرد. (+)  در آن زمان پاسخ جمهوری اسلامی محدود شد به این واکنش منفعلانه ی معاون وزیر امور خارجه که گفته بود: «این موضوع نشان داد که میان قوای مجریه و قضاییه سعودی ها هماهنگی وجود ندارد زیرا وزیر امور خارجه آنها به ما قول داده بود که اتباع ایرانی را اعدام نکند.» حالا اینکه در سیستم دیکتاتوری و ملوک الطوایفی سعودی ها اصلا تفکیک قوا معنی نداره، بماند اما این واکنش ضعیف و منفعلانه را مقایسه کنید با واکنش مقام های سریلانکا. چند روز پیش عربستانی ها، یک زن جوان سریلانکایی را گردن زدند، مقام های سریلانکا بلافاصله اعتراض کردند و با فراخواندن سفیر خود، شدت ناخشنودی خودشان را به عربها نشان دادند (+)!

حضرات مرتب از «اقتدار و عزت ملی» سخن میگویند… اقتدار این کاری بود که سریلانکا کرد، عزت ملی به حرف و سخن نیست، به عمل کردن هست، به دفاع از حقوق مردم در داخل و خارج کشور هست، به ندادن باج به روسیه و چین هست (+) …

از قتل ۲ جوان تهیدست ایرانی توسط آخوندهای جنایتکار تا وجدان بیدار ایرانیان آزاده!

قتل ۲ جوان تهیدست ایرانی توسط آخوندهای جنایتکار تنها به جرم دزدی!!

قتل ۲ جوان تهیدست ایرانی توسط آخوندهای جنایتکار تنها به جرم دزدی!!

بهمن، ماه به قدرت رسیدن آخوندها در سال ۵۷ در ایران و آغاز سقوط کشورمان به دره تباهی و نابودی است و چه تقارن عجیب و هولناکی که صبح امروز مصادف با اولین روز بهمن ماه سال ۹۱، آخوندهای حکومتی، جنایتی دیگر را مرتکب شدند و ۲ جوان تهدیست ایرانی را به قتل رساندند.

جرم این دو جوان که تنها ۲۳ و ۲۰ سال سن داشتند، «زورگیری» یا به عبارت دیگر تهدید یک فرد با چاقو و دزدیدن پولهای او بوده است. هر انسان بالغ و عاقلی میداند که باید میان جرم و مجازات، تناسبی وجود داشته باشد. علم به این موضوع، به داشتن تحصیلات حقوقی نیازی ندارد. این یک چیز منطقی و بسیار بدیهی است. این دو جوان حداکثر مرتکب جرم دزدی و تهدید با استفاده از چاقو شده اند که حداکثر مجازات آن، زندان است و شکی نیست که اعدام این دو جوان، قتل عمد محسوب میشود.

قتل این دو جوان ایرانی که به خاطر فقر و برای تامین ۴ میلیون تومان پول مورد نیاز برای درمان مادر بیمار متهم ردیف اول به دزدی متوسل شده بوده اند، قلب هر انسان آزاده ای را به درد می آورد. هر ایرانی با وجدانی باید به این رفتار وحشیانه حاکمان جمهوری اسلامی اعتراض کند.

جمهوری اسلامی نه تنها مرتکب قتل دیگری شده است که حتی در متوسل شدن این دو جوان به دزدی هم مسئولیت مسقیم دارد. بر اساس اصل ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی، حکومت موظف است که نیازهای اساسی مانند تحصیل، مسکن، خوراک، پوشاک و درمان را به شکل رایگان در اختیار همه مردم ایران قرار دهد. اگر آخوندها به جای دزدی های چند هزار میلیاردی و صرف پول نفت برای کشتن مردم سوریه توسط رژیم بشار اسد و حمایت از تروریسم در سطح منطقه و یا باج دادن به چین و روسیه و دیگر کشورها، پول بیت المال را صرف همین مردم و در داخل ایران و صرف ایجاد شغل و مسکن و فقر زدایی میکردند، مادر این جوان در بیمارستان درمان میشد و چه بسا این دزدی اصلا صورت نمیگرفت!

لذا به عنوان نتیجه گیری نکات زیر را متذکر میشوم:

۱- دزدی و زورگیری کار زشت و ناپسندی است و شکی نیست که فرد مجرم باید مجازات شود، اما مجازات همواره بایستی با جرم، متناسب باشد. اعدام یک فرد به خاطر دزدی، غیر منطقی، ضد بشری و غیر قابل قبول است و قطعا و یقینا «قتل عمد» محسوب میشود.

۲- اعدام، قطع کردن آخرین حلقه از زنجیره ی وقوع جرم یعنی مجرم میباشد. در واقع مجازات مرگ، همچون پاک کردن صورت مساله است. سلسله عوامل زیادی دست به دست هم میدهند تا جرمی صورت بگیرد. باید به همه این حلقه های زنجیر پرداخت و مشکلاتی همچون «فقر»، «بیکاری» و «تبعیض» که در اغلب موارد از دلایل اصلی وقوع جرم میباشند را برطرف کرد، وگرنه قطعا کشتن مجرم، موجب جلوگیری از تکرار جرم در آینده نخواهد شد.

۳- در سال ۲۰۱۲،جمهوری اسلامی حدود ۵۸۰ نفر را اعدام کرده است که در مقایسه با سالهای پیش، جهشی شدید و هشدار دهنده را نشان میدهد. این افزایش قابل توجه از یک سو به خاطر عزم حکومت برای تشدید فضای رعب و وحشت حاکم بر جامعه به منظور جلوگیری از وقوع اعتراض ها به سوء مدیریت سران رژیم و گرانی های فزاینده است و از طرف دیگر حکایت از عدم نتیجه بخش بودن مجازات مرگ در کاهش وقوع جرم و نیز افزایش وقوع جرم و جنایت به دلیل وخیم تر شدن شرایط اقتصادی ایران در سالهای اخیر دارد.

در همین زمینه:

سرزمین من…!

اندر حکایت مردمی که به قصد تماشای «جان کندن» یک انسان به ورزشگاه رفته بودند…!

سرزمین من…!

ﻣﻦ ﺩﺭ سرزمینی زندگی ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮاﻱ ﺗﻤﺎﺷﺎی ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪﻥ یک اﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﻭﺭﺯﺷﮕﺎﻩ ﻣﻴﺮﻭﻧﺪ!! ﻣﻦ ﺩﺭ مملکتی زندگی ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺷﻤﺎﺭ ﺗﻤﺎﺷﺎﭼﻴﺎﻥ ﻣﺮاﺳﻢ اﻋﺪاﻡ ﺑﺎ ﺷﻤﺎﺭ ﺗﻤﺎﺷﺎﭼﻴﺎﻥ ﻣﺴﺎﺑﻘﺎﺕ ورزشی ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻣﻴﻜﻨﺪ! و در پایان من در کشوری زندگی میکنم که ﻣﺮﺩﻡ آن به صحنه ی ﺑﻮﺳﻪ ی ﺩﻭ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎ ﻧﻔﺮﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮی نگاه ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ ﺗﺎ به صحنه ی اﻋﺪاﻡ یک اﻧﺴﺎن…!!

حضور مردم در جایگاه تماشاچیان برای تماشای مراسم اعدام!

حضور مردم در جایگاه تماشاچیان برای تماشای مراسم اعدام!

مطلب مرتبط:

← اندر حکایت مردمی که به قصد تماشای «جان کندن» یک انسان به ورزشگاه رفته بودند…!

اندر حکایت مردمی که به قصد تماشای «جان کندن» یک انسان به ورزشگاه رفته بودند…!

اعدام در ملاعام با حضور چند هزار نفری مردم در ورزشگاه در جایگاه تماشاچیان!!

اعدام در ملاعام با حضور چند هزار نفری مردم در ورزشگاه در جایگاه تماشاچیان!!

متاسفم برای مردمی که به حدی از شقاوت و بی خردی رسیده اند که تفریحشان تماشای جان کندن یک انسان ولو «خطاکار» شده است!! حضور چند هزار نفر در یک ورزشگاه و قرار گرفتن در سکوی تماشاچیان برای تماشای مراسم اعدام، چه توجیهی دارد؟!! در مورد قبلی هم به یاد داریم که چگونه چند ماه پیش، هزاران نفر از خواب خود زده و در ساعت ۴ صبح آن هم زیر بارش شدید باران، برای تماشای اعدام حضور یافته بودند!! این نوع رفتار یکی از نشانه های بارز عمیق تر شدن بحرانهای اجتماعی در کشور و حاکی از نهادینه شدن فرهنگ خشونت و گسترش روز افزون جهل و ناآگاهی در قشر بزرگی از جامعه ایرانی است! در حال حاضر این نوع رفتار را در هیچ جامعه متمدنی نمیتوان یافت. هدف حکومت از اعدام های در ملا عام، «ایجاد جو رعب و وحشت» است، مردم هم با حضور خود این امکان را برایش فراهم میکنند!! افسوس و صد افسوس!

خبر مربوطه: به گزارش دیگربان، صبح امروز (۲۷ دی ماه) در اقدامی کم‌سابقه حکم اعدام یک «متجاوز به عنف» در استادیوم ورزشی شهر سبزوار اجرا شد. آن‌طور که در تصاویر مشاهده می‌شود «تماشاگران» برای مشاهده این اعدام بر روی سکوهای ورزشگاه مستقر شده بودند.

در همین مزینه:

سرزمین من…!

وقتی بنیانگذار رژیم یک بیمار جنسی بوده است، از مزدوران حکومتی چه انتظاری میتوان داشت؟!

دیروز خبری منتشر شد مبنی بر اینکه یکی از دیپلمات‌های سفارت جمهوری اسلامی در برزیل به دلیل آزار جنسی چند دختر بچه در استخری در پایتخت این کشور برای مدت کوتاهی بازداشت شده، تا اینکه در نهایت به دلیل مصونیت دیپلماتیک آزاد گردیده است! بازپرس پرونده در مصاحبه با خبرگزاری‌ها گفته است [+]: «خیلی عجیب است که یک دیپلمات چنین رفتاری از خود بروز دهد.»

در حالت کلی حق با این آقای پلیس است، چرا که در همه جای دنیا مقام‌های ارشد دولتی و به خصوص دیپلماتها و افراد شاغل در کشورهای دیگر از میان شایسته‌ترین افراد انتخاب شده و جزیی‌ترین مسائل رفتاری و فرهنگی به آنها آموزش داده میشود تا در کشور مقصد به بهترین نحو رفتار کنند. جمهوری اسلامی اما استثناست. اگر او از ماهیت و سابقه این رژیم و سردمداران آن مطلع میبود احتمالا دیگه تعجب نمیکرد. حکومتی که در اون یک بیمار جنسی سادیسمی مرجع تقلید و رهبر انقلاب و همه کاره بوده و یکی دیگه مثل او [یا چه بسا بدتر] الان شخص اول مملکت هست، مامورانش چیزی بهتر از این نمیتوانند باشند. یکی از اصلی‌ترین شعارهای حکومت در سالهای گذشته «حفظ و ترویج آرمانهای امام» بوده. خوب امام همین بوده دیگه؛ یه بیمار جنسی که حتی به دختر شیرخواره هم رحم نمیکرده و علنا در کتاب خودش [تحریر الوسیله] مینویسه که کام‌جویی از دختر بچه‌های زیر ۹ سال حتی شیرخواره هم مجاز هست! این مزدور رژیم کار عجیبی نکرده، دقیقا راه امام و آرمانهای امام را زنده نگه داشته! این فرد دقیقا نماد این حکومت هست، رژیم جنایتکار و متجاوزی که در آن ۳۰ سال پیش دختران جوان اعدامی را به عقد اجباری زندانبانان و شکنجه‌گرها در می‌آوردند تا باکره از دنیا نروند [+]، رژیمی که در کهریزکهاش به دخترها و پسرهای جوان تجاوز میشه [+] و حالا با برخورداری از مصونیت دیپلماتیک چنین رفتارهای شرم‌آوری را به بیرون از مرزها گسترش میدهند و تیشه به ریشه اندک آبروی باقی مانده برای ایران و ایرانی میزنند! چند ماه پیش هم دیدیم که تروریست‌های حکومت در تایلند چه کرده و کجاها رفته بودند [+]!

عکس زیر مربوط هست به نظر خمینی درباره مجاز بودن کام‌جویی و استفاده جنسی از دختر بچه‌ها و حتی دختران شیرخواره. این مطلب را در ترجمه تحریرالوسیله کتاب نکاح مساله ۱۲ میتوانید پیدا کنید. [لینک]

روی عکس کلیک کنید تا بزرگ شود

مطالب مرتبط:

کارتون؛ ۱۲ بهمن سالگرد ورود کابوسی به نام خمینی به ایران

ننگ بر آیینی که در آن یک جوان تنها به خاطر ابراز عقیده بایستی کشته شود!

سنگسار نوجوانان عراقی به خاطر داشتن ظاهری شبیه پیروان سبک غربی ایمو

عدم حضور دانشجویان مسلمان در کلاسهای زیست شناسی در انگلیس به دلیل تضاد نظریه تکامل با قرآن

همدستی رذیلانه چینی‌ها با آخوندهای جنایتکار در سرکوب مردم ایران

اگرچه چینی ها کمونیست و بی دین هستند و آخوندها در ظاهر دیندار و مسلمان، اما این موضوع هیچ‌گاه مانعی برای همدستی این دو با یکدیگر نبوده است، چرا که هر دو طرف در دو چیز عمده با یکدیگر اتفاق نظر اساسی دارند و آن اینکه هر دو عاشق پول و قدرت هستند و نشان داده‌اند که در این راه از هیچ جنایت و خیانتی رویگردان نیستند!

امروز رویترز در گزارشی مفصل (+ ، + ، +) اقدام به افشاگری مهمی کرده است. در این گزارش آمده است که شرکت مخابراتی چینی شنزن (Shenzhen) که وابسته به شرکت ZTE مستقر در آن کشور میباشد، اقدام به فروش تجهیزات بسیار پیشرفته مخابراتی – جاسوسی (احتمالا با تکنولوژی‌ آمریکایی) به ارزش بیش از ۱۳۰ میلیون دلار به جمهوری اسلامی کرده است. این تجهیزات پیشرفته قادر به شنود و رهگیری تلفن‌های ثابت و همراه، اعمال گسترده فیلترینگ اینترنت ، کنترل ایمیل، پیام کوتاه و چت و ردیابی و شناسایی کاربران از طریق ارتباطات الکترونیکی آنها میباشد. جالب اینکه این قرارداد در دسامبر سال ۲۰۱۰ یعنی پس از تقلب گسترده انتخاباتی سال ۸۸ و اعتراض‌های گسترده خیابانیِ پس از آن امضا شده است. هیچ بعید نیست که این تجهیزات پیشرفته موجب به زندان افتادن، اعدام یا شکنجه شدن عده زیادی از مخالفان حکومت شده و در نقش چماقی قدرتمند در دستان مزدوران اطلاعاتی و سپاهی برای سرکوب هرچه بیشتر مردم ایران عمل کرده باشد!

همراهی چینی‌ها با جمهوری اسلامی و فعالیت آنها بر ضد مردم ایران البته مسبوق به سابقه است. درست در بحبوحه اعتراض‌های مردمی پس از تقلب انتخاباتی سال ۸۸، خبرهایی مبنی بر فروش تجهیزات زرهی چینی ویژه سرکوب به حاکمان جمهوری اسلامی منتشر شده بود (+). همچنین چند ماه پیش نشریه وال استریت ژورنال پرده از قرارداد شرکت چینی هوآوی (Huawei) با جمهوری اسلامی برداشته بود که بواسطه آن شرکت مذکور که دومین تولیدکننده بزرگ تجهیزات مخابراتی جهان میباشد، اقدام به فروش و پیاده‌سازی تجهیزات شنود مکالمات و رهگیری کاربران در شبکه موبایل ایران کرده بود (+). قرارداد ترکمانچای نفتی با چینی‌ها هم که در نوع خود خیانت بزرگی به منافع مردم ایران تلقی میشود (+).

همانطور که مشاهده میکنید در سالهای گذاشته چینی‌ها همواره پشت به مردم ایران کرده و در عوض دوشادوش آخوندهای جنایتکار در سرکوب مردم ایران و به غارت بردن منابع و ثروتهای ملی ایرانیان نقش فعالی داشته‌اند. دولت چین باید بداند که بین مردم ایران و رژیم جمهوری اسلامی که در مقابل مردم ایستاده تنها یکی را میتواند انتخاب کند. آنها باید پاسخگوی این رفتار خود باشند و باید توضیح دهند که چرا پول را بر انسانیت و حقوق بشر ترجیح داده و با تامین تجهیزات شنود، رهگیری و جاسوسی، حکومت را در به زندان انداختن، اعدام، شکنجه و به طور کلی در تشدید فضای خفقان در ایران یاری کرده‌اند؟ بدون شک مردم ایران هوشیارند و این جنایتها و خیانتها در حافظه تاریخی آنها ماندگار خواهد بود. همکاری با یک رژیم سرکوبگر و جنایتکار همچون جمهوری اسلامی، چینی‌ها را شریک جرم‌ و جنایت کرده و قطعا در گزینش نوع و سطح روابط ایرانیان با دولت چین پس از سقوط جمهوری اسلامی تاثیرگذار خواهد بود.

مطالب مرتبط:

آی ملت بیدار شید! وطن از دست رفت!

از شعار نه شرقی نه غربی تا قرارداد ترکمانچای نفتی با چین!

شیوه‌های جدید دور زدن تحریمها توسط جمهوری اسلامی با کمک چین و ترکیه