مقامهای آمریکایی: تایید همکاری مجاهدین خلق با موساد جهت ترور دانشمندان هسته‌ای ایران

ان بی سی: همکاری مجاهدین خلق و موساد در ترور دست‌اندرکاران برنامه هسته‌ای ایران

شبکه آمریکایی ان بی سی نیوز خبر داده است که چند مقام آمریکایی، دست داشتن مجاهدین خلق و موساد در ترور دانشمندان هسته‌ای ایران را تایید کرده‌اند (+). این مقامها که نامشان فاش نشده است تایید کرده‌اند که ترورها توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق و با کمک مالی، آموزشی و تسلیحاتی سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد) صورت گرفته است.

ان بی سی مینوسید: «مجاهدین خلق برای مدتهای مدیدی است که در فهرست گروههای تروریستی خارجی منتشر شده از سوی وزارت خارجه آمریکا قرار دارند. این حملات از سال ۲۰۰۷ تاکنون موجب مرگ ۵ دست‌اندکار برنامه هسته‌ای ایران شده است. این مقامها میگویند دولت آمریکا از ترورها مطلع است اما نقشی در آنها ندارد.»

خوب همانطور که قبلا هم در مطلبی با عنوان «چه کسی دست‌اندرکاران برنامه هسته‌ای ایران را ترور میکند و چرا؟» توضیح داده بودم، دخالت مجاهدین خلق و یا برخی از گروههای اپوزیسون جدایی طلب داخل کشور نظیر طیفی از کردها یا بلوچها در این ترورها اصلا بعید نیست. زیرا هم موساد و هم این گروهها، دشمن سرسخت جمهوری اسلامی هستند و از طرفی امکان فعالیت مستقیم ماموران موساد در ایران عملا وجود ندارد و لذا منطقی به نظر میرسد که موساد  و مجاهدین خلق یا دیگر گروهها با یکدیگر همکاری کنند. موساد حمایت مالی و اطلاعاتی میکند و از آن طرف گروههای مخالف رژیم از جمله مجاهدین خلق، عملیات را اجرا میکنند. برخی از اهداف و علل اصلی این ترورها عبارتند از:

 ۱- صدمه به برنامه هسته‌ای ایران و کند کردن پیشرفت کار آن جهت خرید زمان برای پیش بردن دیپلماسی یا تعویق حمله نظامی.

 ۲- ایجاد فضای رعب و وحشت در میان دستندرکاران برنامه هسته‌ای ایران، افزایش هزینه فعالیت در این زمینه برای آنها و نیز کاهش شمار محققان احتمالی که قصد پیوستن به این برنامه را دارند.

 ۳- نشان دادن ایران به عنوانی کشوری بی ثبات و تحقیر و ضعیف نشان دادن نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی.

 ۴- تحریک جمهوری اسلامی به اقدام متقابل جهت تلافی کردن ترورها به منظور مجاب کردن کشورهای غربی به ویژه آمریکا به حمله نظامی علیه ایران.

مطلب مرتبط:

چه کسی دست‌اندرکاران برنامه هسته‌ای ایران را ترور میکند و چرا؟

احتمال حمله هوایی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران در ماههای آینده بسیار بالاست

16 پاسخ به “مقامهای آمریکایی: تایید همکاری مجاهدین خلق با موساد جهت ترور دانشمندان هسته‌ای ایران

  1. بازتاب: اخبار ایران » » مقامهای آمریکایی: تایید همکاری مجاهدین خلق با موساد جهت ترور دانشمندان هسته‌ای ایران

  2. سیروس فوریه 10, 2012 در 1:12 ب.ظ.

    مقامهای امریکایی تایید کردند به همکاری مجاهدین خلق با موساد جهت ترور دانشمندان هسته‌ای ایران!!! مثل اینه که بگیم مقامهای جمهوری اسلامی تایید کردند همکاری سپاه قدس پاسداران با کارتل های مواد مخدر مکزیک برای ترور سفیر عربستان۰ این امریکایی ها ما رو خر گیر آوردند، همشون هم از اون آیت الله بی بی سی تا آیت لله رادیو فردا تا توده ای و البته هفت هزار تومنی این رو پخش کردند
    برو به ارباب بگو اون روزهایی که شما میگفتند عکس ملا هندی توی ماه هست و مردم میدویدند گذشت دیگه شما ها بگین ماست سفیده ما میگیم دروغه

    • آلفرد فوریه 11, 2012 در 4:11 ق.ظ.

      🙂 البته یک زمانی هم بود که عکس خمینی به شک تمام صفحه در نشریه ویژه مجاهدین چاپ میشد! لینک

      • فرهاد فوریه 13, 2012 در 2:22 ق.ظ.

        با سلام،
        دم خروس از چندین جای این اتهام نمایان است که اینها ترفند تبلیغاتی لابی های نفتی و طرفدار مذاکرات دائمی با طرف اسلامی ست. من هم مانند شما دل خوشی از مجاهدین و رفتار گذشته آنان ندارم. ولی همانطور که به جریاناتی مانند طرح ترور سفر عربستان در امریکا، به دیده صد در صد نگاه نکردیم(با وجودیکه این طرح از جانب بلند پایه ترین مقامات امریکا و عربستان، از اوباما گرفته تا رئیس سیا و با ارائه نوارهای گفتگوها و اقرار متهم افشا شده بود) چگونه به گفته یک مقام ناشناس!؟ که معلوم نیست کیست و بازنشر همین خبر به شکل زنجیره ای آنهم همه با استناد به گفته همین مقام ناشناس!؟ و تکرار همین خبر در کنار استناد به ادعاهای پوچ لاریجانی(که با آن دروغ ها و شانتاژ های بیشرمانه ضد حقوق بشری و آن ادبیات چاله میدانی معرف حضور همه است) یا استناد به مورد بمبگذاری مشهد که دیگر همه میدانند که کار باند سعید امامی و وزارت اطلاعات بوده ، به این سرعت میشود اطمینان و قضاوت کرد؟
        احتمال اصلی را بر این میدانم که این مقاله، در فضای انتخاباتی امریکا و به دلیل سخت تر شدن رو به افزایش سیاست های اوباما در قبال جمهوری اسلامی، جنبه مصرف داخلی دارد. هر چند که این مقاله بهترین بهانه را به دست حکومت میدهد و داده که با تکیه به همین مقاله تمام افرادی را که این روز ها دستگیر کرده و میکند به اسم منافق و جاسوس اسرائیل و قاتل دانشمندان هسته ای ….. به قتل برساند.بار اولشان هم که نیست(نمونه اش همان ماجرای بمبگذاری کذایی مشهد یا قتل کشیشان مسیحی و بسیار موارد دیگر بوسیله همین باند وزارت اطلاعات و صد البته مجازات افراد بیگناه)، قانون تازه تصویب شده مجازات اسلامیشان هم که بیشتر از همیشه دستشان را باز میگذارد.
        خلاصه کلام اینکه؛»شنونده باید عاقل باشد!» به صرف اینکه از فلانی ها خوشمان نمیاید، نباید به دام بیافتیم. همین.
        پیروز باشید!

      • احمد فوریه 17, 2012 در 9:17 ب.ظ.

        غلط کردی عکس خمینی در نشریه مجاهدین چاپ میشد
        مجاهدین از همان زمان که در زندان بودن در سال 56 طبق یک جمع بندی در یک جزوه درونی نوشته بودن که در صورت به قدرت رسیدن خمینی باید یک انقالب دیگر کرد که این جزوه به دست اخوند رفسنجانی هم افتاد در خاطراتش هم ذکر شده
        ضمن اینکه اختلاف مجاهدین با خمینی به سالها قبل از انقلاب برمیگردد
        خمینی اساسا مخالف مبارزه مسلحانه بود چطور مجاهدین میتوانستن با او هم مشی باشن؟؟؟

  3. بازتاب: اختلال کاربران وابسته به مجاهدین خلق در اطلاع‌رسانی در بالاترین درباره خبر همکاری با موساد در انجام ترورها « گاه نوشته‌های آلفرد

  4. احمد فوریه 18, 2012 در 6:22 ب.ظ.

    اولا اینکه خمینی وقتی وارد ایران شد هنوز جنایتی انجام نداده بود که مجاهدین بخوان یقه او را بگیرن
    چون کسی از مردم با آنها همراهی نمیکرد
    همین الان امثال شما ها دنبال موسوی هستید که خوهان بازگشت به دوران طلایی بود آنوقت که مردم خمینی را در ماه میدین ایستاند مقابل خمینی کار هر کسی نبود
    دیدیم که خمینی چطور شریعتمداری مرجع تقلید را با یک اشاره انگشت چطور به کناری پرت کرد منتظری را چطور با یک اشاره خانه نشین کرد حزب توده با انهمه سوابق کار تشکیلاتی آموزشهای شوروی ک گ ب تئوری کتاب جزوه و چریکهای فدایی را چطور اکثریت و اقلیت کرد به اعتراف تلویزیونی کشید
    اما مجاهدین جنس دیگری داشتن
    این مجاهدین بودن که با اولین شکاف در رژیم خمینی رئیس جمهوری محبوبشان بنی صدر شقه کردن منتظری هم اساسا برای زندیانیان مجاهدین از رژیم جدا شد
    مجاهدین نه تنها شکاف برنداشتن که شکاف را به رژیم تحمیل کردن
    خیلی زوده این چیزها را بفهمی
    برای شما یک مثال میزنم
    سال 58 وقتی رفراندم آری یا نه برگزار شد نود هشت درصد مردم به آری رای دادن این درحالی بود که سازمان چریک فدایی و برخی دیگر گروههای کمونیستی آن را تحریم کردن ولی اساسا هیچ اثری نداشت
    ولی رفراندم قانون اساسی ولایت فقیه را مجاهدین جزء تنها گروه هایی بودن که تحریم کردن درصد رای دهندگان به 73 درصد رسید
    یعنی در اثر کمتر از یک سال در یک برنامه افشاگرانه مجاهدین موفق شدن 25 درصد مردم را جذب کنن
    که خمینی برای جمع کردن فضاحت سریع به صحنه امد در یک مصاحبه با خبرنگاران خارجی مدعی شد اسلام غریب است
    اگر در همان زمان هم امکانش بود مجاهدین به فاز سیاسی ادامه میدادن ولی بعد از عزل بنی صدر با وجودیکه مجاهدین مخالف سرسخت بنی صدر بودن ولی این اقدام را کودتایی علیه رای ملت میدانستن و یک بدعت تاریخی ببرای همین با وجود اختلاف با بنی صدر هوادرانشان به خیابان امدن از بنی صدر حمایت کردن بعد از اینکه این تظاهرات مسالمت امیز در 30 خرداد سال 60 به گلوله بسته شد اعلام فاز مسلحانه کردن

    • آلفرد فوریه 18, 2012 در 8:15 ب.ظ.

      یعنی میخواهی بگویی هیچ کسی کتاب ولایت فقیه خمینی که در سال ۵۳ نوشته بود را نخوانده بود و از اهداف او آگاه نبود؟! باشه.
      در مورد قسمت دیگر هم بگم که بنده به دنبال موسوی نبوده و نیستم. من موسوی و کروبی را اصلاح طلب میدانم و نه برانداز، منتهی از زندانی شدنش هم خوشحال نیستم.

      • احمد فوریه 19, 2012 در 6:26 ب.ظ.

        مجاهدین از همان زمان که در زندان بودن در سال 56 طبق یک جمع بندی در یک جزوه درونی نوشته بودن که در صورت به قدرت رسیدن خمینی باید یک انقالب دیگر کرد که این جزوه به دست اخوند رفسنجانی هم افتاد در خاطراتش هم ذکر شده
        ضمن اینکه اختلاف مجاهدین با خمینی به سالها قبل از انقلاب برمیگردد
        در سال 50 وقتی رهبران مجاهدین دستگیر شدن خمینی حاضر به حمایت از انها نشد این درحالی بود که یاسر عرفات برای آنها سنگ تمام گذاشت در حالی که حتی منتظری و طالقانی هم برای او نامه نوشتن حتی طالقانی مجاهدین را به اصحاب کهف تشبیه کرده بود ولی خمینی حتی یک کلمه در حمایت از مجاهدین حرفی نزد حتی قبل از انقلاب چون اساسا اسلام مجاهدین با اسلام خمینی دو اسلام سرتا پا متضاد بود
        یکی اسلام راکد فقاهتی را قبول داشت دیگری اسلامی منطبق با تکامل و دینامیزم
        که خمینی هم سالها بعد از انقلاب این ماجرا را باز گو کرد که مجاهدین در نجف امده بودن پیش من میخواستن منو گول بزنن
        حتی فیلم این سخنرانی خمین در یوتوب موجوده
        خمینی اساسا مخالف مبارزه مسلحانه بود چطور مجاهدین میتوانستن با او هم مشی باشن؟؟؟

  5. احمد فوریه 18, 2012 در 6:51 ب.ظ.

    شما هم اینو بخوان در گویا نیوز موجوده سرچ بزن

    سانسور بخش مهيج خبر ان‌بی‌سی در مورد نقش مجاهدين در ترور‌های تهران، ايرج مصداقی

    شبکه‌ی خبری «ان بی سی» در روز ۱۹ بهمن و در آستانه‌ی «دهه‌ی فجر» با انتشار خبری از قول منابع مطلع اما ناشناس آمريکايی مبنی بر دست‌ داشتن مجاهدين و اسرائيل در ترور «دانشمندان هسته‌ای ايران» به استقبال «جشن‌»‌هايی رفت که عزای مردم ايران است.
    خبر مذکور دو روز پس از آن انتشار يافت که روزنامه‌ی رسالت ارگان بخشی از جناح غالب حکومت اسلامی دولت آمريکا و پژاک را مسئول ترور «دانشمندان هسته‌ای» معرفی کرده بود. در خبر «رسالت» آمده است:
    «بمبی که دانشمند هسته‌ای کشور شهيد احمدی روشن توسط آن به شهادت رسيد توسط آمريکايی‌ها در اربيل به گروهک تروريستی پژاک تحويل داده شده و اين بمب به همراه بمب مشابه ديگری از مرزهای غربی وارد کشور شده است. بمب اول منفجر می‌شود و منجر به شهادت شهيد احمدی روشن می‌شود اما بمب دوم در حوالی ميدان رسالت تهران پس از يک سری عمليات امنيتی و اطلاعاتی کشف می‌گردد. گفتنی است اين بمب از نوع مغناطيسی و مشابه همان‌ بمب‌هايی است که قبلا نيز برای ترور دانشمندان از آنها استفاده می‌شده است.» (۱)
    http://www.khabaronline.ir/detail/197608
    در خبر روزنامه‌ی رسالت آمده است که بمب ديگری هم در کار بوده که تا کنون مقامات اطلاعاتی و امنيتی راجع به آن سکوت کرده بودند. در مقاله‌ی قبلی‌ام توضيح داده‌ام که ترور متخصصان هسته‌ای رژيم کار دستگاه‌های اطلاعاتی و امنيتی نظام است و دلايلم را نيز برشمرده‌ام.
    http://www.irajmesdaghi.com/page1.php?id=430

    شبکه‌ی خبری «ان بی سی» علاوه بر جعل خبر دست داشتن مجاهدين و اسرائيل از قول مقامات ناشناس آمريکايی ادعای شريرانه‌‌ی ديگری را نيز چاشنی خبر مذکور کرد تا اتهامات مجاهدين در اين زمينه پر و پيمان‌تر شود. ادعايی که هيچ‌يک از رسانه‌های فارسی زبان اعم از راديو فردا، بی بی سی، صدای آمريکا، دويچه‌وله، راديو فرانسه، راديو زمانه و فعالان سياسی و لابی رژيم که مشتاقانه خبر دست داشتن اسرائيل و مجاهدين در ترور «دانشمندان هسته‌ای» ايران را انتشار دادند حاضر به انعکاس آن نشدند! در اين نوشته‌ به ادعای مزبور که از طرف راديوهای فارسی زبان بطور هماهنگ مورد سانسور قرار گرفت می‌پردازم.
    در تکميل پرونده‌سازی شبکه‌ی خبری «ان بی سی» عليه مجاهدين آمده است:
    «سوءظن ايالات متحده به مجاهدين، به مواردی که در مقاله ذکر شده ختم نمی‌شود. مقامات مجری قانون به شبکه‌ی خبری «ان بی سی» گفته‌اند که در سال ۱۹۹۴ يک سال پس از آن که رمزی يوسف تروريست پاکستانی اولين حمله به مرکز تجارت جهانی در نيويورک را هدايت کرد پيمانی را با سازمان مجاهدين به امضا رساند. بنا به گفته‌ی مقاماتی که به شرط ناشناس ماندن با «ان بی سی» به گفتگو پرداختند، رمزی يوسف بمبی را به وزن ۱۱ پوند ساخت که عوامل مجاهدين آن را در حرم امام رضا در مشهد در ۳۰ خرداد ۷۳ منفجر کردند. حداقل ۲۶ نفر که اکثر آن‌ها زنان و کودکان بودند به قتل رسيدند و ۲۰۰ نفر در اين حمله زخمی شدند. ارتباط بين رمزی يوسف خواهر زاده خالد شيخ محمد که حملات ۱۱ سپتامبر را هدايت کرد با مجاهدين اولين بار در کتاب «شغال‌های جديد» نوشته‌ی سايمون ريو گزارش شد. شبکه‌ی خبری «ان بی سی» تأييد کرد که يوسف رمزی به مأموران اجرای قانون آمريکايی گفته است که وی با مجاهدين در جريان بمب‌گذاری همکاری کرده است.» (۲)
    http://rockcenter.msnbc.msn.com/_news/2012/02/08/10354553-israel-teams-with-terror-group-to-kill-irans-nuclear-scientists-us-officials-tell-nbc-news#star3
    هرکسی که کوچکترين اطلاعی در مورد ايران و مجاهدين داشته باشد می‌داند به فرض که آن‌ها می‌خواستند حرم امام رضا را منفجر کنند نيازی نداشتند که در پاکستان در به در دنبال ۱۱ پوند مواد منفجره باشند و آن را از يک تروريست بين‌المللی که دستگاه‌‌های امنيتی دنيا به دنبالش بودند تهيه کنند. آن‌ها در تاريخ مذکور در عراق دارای پيشرفته‌ترين انواع مواد منفجره در ابعاد بسيار بزرگ بودند و هر محقق تازه‌کاری هم می‌داند که مجاهدين با داشتن يک ارتش مجهز به تانک‌های پيشرفته و دستگاه‌های عريض و طويل مهندسی انفجار و تجربه‌ی عملی ده‌ها ساله و برخورداری از امکانات وسيع دولت عراق، نياز به دريافت بمب دست‌ساز آن هم از يک تروريست بين‌المللی در پاکستان نداشتند.
    در همين رابطه سوال‌ها و فرضيه‌های متعددی را می‌‌توان مطرح کرد که حاکی از بی‌اعتباری خبر «ان بی سی»‌ است.
    البته نياز به چنين استدلال‌هايی زمانی احساس می‌شود که کسی خبری از موضوع انفجار حرم امام رضا و موضوعات حول و حوش آن نداشته باشد و بخواهد صرفاً به کندوکاو پيرامون ادعاهای فوق بپردازد.

    در حالی که می‌‌دانيم پس از افشای قتل‌های زنجيره‌ای در ايران، بارها مطبوعات جمهوری اسلامی به موضوع انفجار در حرم امام رضا پرداخته و وزارت اطلاعات را عامل آن معرفی کردند.
    پيش از آن که به اين موضوع بپردازم نگاهی خواهم داشت به ادعاهای کتاب «شغال‌های جديد» که «خبرسازان» شبکه‌ی «ان بی سی» به آن اشاره کرده‌اند.
    در صفحه‌‌های ۶۷- ۶۶ کتاب «شغال‌های جديد» نوشته‌ی سيمون ريو ضمن آن که رمزی يوسف را يک سنی ضد شيعه معرفی می‌کند (۳) آمده است که «چند نفر از نمايندگان مجاهدين خلق با رمزی يوسف برخورد کرده و از وی تقاضا می‌کنند و يا به او پول می‌پردازند (ترديد از نويسنده کتاب است) تا او يک حمله عليه حرم امام رضا مقدس‌ترين مکان شيعه در ايران را هدايت کند.»

    وی اضافه کرده است که «برای انجام اين عمليات در عمق خاک ايران منابع پاکستانی و آمريکايی می‌گويند که رمزی يوسف برادر کوچکترش عبدالمنعم و پدرش را نيز در يک واحد تروريستی به خدمت گرفته است. آن‌ها به همراه يک گروه از شبه‌نظاميان ضد شيعه از شهر دورافتاده تربت در بلوچستان (جايی که بستگان يوسف در آن‌جا زندگی می‌کنند) به داخل ايران سفر کرده و سپس خود را به مشهد رساندند.»
    نويسنده سپس ادعا می‌کند که «جزئيات چگونگی انجام عمليات در دست نيست اما منابع آمريکايی و پاکستانی معتقدند که يوسف چند روزی را صرف ساخت يک بمب کوچک حاوی ۵ کيلوگرم مواد منفجره قوی احتمالا c-4است.»

    در ادامه آمده است: «اين يک حمله‌ی پرماجرا برای رمزی يوسف بود. دخالت او در اين بمبگذاری که به منظور شعله ور کردن نارضايتی بين مسلمانان شيعه و سنی طراحی شده بود پس از دستگيری و بازجويی کوتاه از مهدی نحوی يکی از رهبران گروه تروريستی سازمان مجاهدين خلق برای پليس امنيتی ايران مشخص شد. نحوی که در جريان يک تيراندازی در شرق تهران هدف گلوله پليس امنيتی قرار گرفته بود روز بعد در اثر شدت جراحات وارده به طحال و ترقوه‌اش فوت کرد. »
    http://books.google.se/books?id=VQjpziNmoE4C&pg=PA247&lpg=PA247&dq=New+jackals+:+Ramzi+Yousef,+Osama+Bin+Laden+and+the+future+of+terrorism+/+Reeve,+Simon-+Mashad.&source=bl&ots=H4JHHpe57h&sig=3mtUdk8alIb71aN5P5PVz9eQsPc&hl=sv&sa=X&ei=0qc-T-X2G_D34QTzmsGNCA&redir_esc=y#v=onepage&q&f=false
    عبدالله شهبازی يکی از محققان وزارت اطلاعات و مدرسان اطلاعات و حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران در مورد بمب‌گذاری در حرم امام رضا و مهدی نحوی که نويسنده او را يکی از رهبران مجاهدين معرفی کرده می‌نويسد:
    «در ماجرای انفجار خونين حرم مطهر رضوی (ع) بمب‌گذاران شناخته نشدند. سعيد امامی، معاون وقت امنيت وزارت اطلاعات، سناريويی را طراحی کرد. او ابتدا شنود مکالمات يکی از فرماندهان طالبان، مستقر در نزديکی مرزهای ايران در افغانستان، را به مقامات مربوطه ارائه داد که می‌گفت: «عمليات انجام شد.» آن زمان در افغانستان روزانه هزاران عمليات انجام می‌شد ولی سعيد امامی مدعی شد که اين شنود مربوط به انفجار حرم رضوی (ع) است و چون اعلام اين خبر به تشديد اختلاف ميان شيعه و سنی و جنگ احتمالی با طالبان خواهد انجاميد، برای اجتناب از اين تعارض بايد بمب‌گذاری را به منافقين منتسب کرد. در نتيجه، جوانی ۱۸- ۱۹ ساله از «توابين» زندانی عضو فرقه رجوی (منافقين)، به‌نام مهدی نحوی، را يافتند و با وعده آزادی او را به همکاری ترغيب کردند. مهدی نحوی را به صورت فردی مجروح در اثر اصابت گلوله گريم کردند. سپس، در بيمارستان مصاحبه‌ای تصويری با وی انجام دادند و وی، که گويا در آستانه مرگ بود، بمب‌گذاری در حرم را متقبل ‌شد. سپس، نحوی را با اتومبيل به تهران پارس بردند و او را آزاد کردند. کمی پس از آزاد شدنش، او را به محاصره گرفتند و به گلوله بستند. نحوی کشته شد. همان شب خبر درگيری مسلحانه در تهران پارس و مجروح شدن و اندکی بعد مرگ عامل بمب‌گذاری در حرم رضوی (ع)، به همراه مصاحبه نحوی، از تلويزيون پخش شد.»
    http://www.shahbazi.org/Oligarchy/Rahpouyan.htm
    عماد‌الدين باقی عضو سابق سپاه پاسداران و محقق «موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی» نه تنها در مقالاتی که در روزنامه‌ها انتشار داد بلکه در کتاب «تراژدی دموکراسی در ايران» نيز به موضوع انفجار در حرم امام رضا پرداخته و با ذکر جزئياتی پرده از توطئه‌ی وزارت اطلاعات برداشت. وی می‌نويسد:
    «با توجه به فرضيه قريب به واقع زندانی بودن “مهدی نحوی” می‌توان گفت که وی در طی اين مدت تحت فشار و شکنجه برای اعتراف به انفجار حرم امام رضا قرار گرفته است. بديهی است فردی که روح او از ماجرا بی‌اطلاع بوده به آسانی تن به چنين اعترافی نمی‌دهد، به ويژه اگر عرق مذهبی داشته باشد و از طرف ديگر می‌داند با چنين اعترافی حکم مرگ خويش را امضا خواهد کرد. سرانجام پس از نااميد شدن از کسب اعتراف بايد سناريو را به گونه‌ای ديگر اجرا کرد. مهدی نحوی با اتومبيل افراد سعيد امامی به تهرانپارس در يکی از شلوغ‌ترين نقاط که ايستگاه مسافران نيز هست، آورده می‌شود تا عده زيادی از مردم تهران شاهد باشند. به او يک قبضه کلت کمری خالی از فشنگ داده و جنين فريب داده می‌شود که می‌خواهند او را فراری دهند. مهدی نحوی، جوان بی‌تجربه‌ای که گمان می‌کند فرشته نجات به سراغ او آمده است با خيالی خام از اتومبيل بيرون فرستاده می‌شود. او چونان محکومی گريزپا به سوی سرنوشتی نامعلوم –به اميد رهايی و بی‌خبر از سناريوی طراحی شده- شتابان می‌دود.
    چند لحظه بعد ماموران از اتومبيل بيرون آمده و فرمان ايست می‌دهند. نحوی همچنان شتابان می‌دود، اما گلوله‌ها امان نمی‌دهند و او نقش بر زمين می‌شود و در حاليکه عده زيادی از مردم شاهد بودند که او در حال فرار و ماموران در حال تعقيب بودند و به او ايست دادند اما فرد فراری که اسلحه‌ای هم نزد خود داشت تسليم نشد و هدف قرار گرفت. شب همان روز در اخبار سراسری صدا و سيما گفته شد که عده زيادی از مردم شاهد اين درگيری بوده‌اند. ماجرا به اندازه‌ای طبيعی بود که هيچکس به ساختگی بودن سناريوی نحوی ترديد نمی‌کند.»
    http://www.iranianuk.com/article.php5?id=33004
    روزنامه فتح ـ ۲۶ بهمن ۱۳۷۸- عمادالدين باقی: «در گذشته هم وقتی اين ماجرا اتفاق افتاد مثل مسأله انفجار حرم امام‌رضا (ع) و يا حوادث مشابه و ترورها، کسان ديگری را پيدا می‌کردند و برای اين که سرپوش بگذارند، آنها را به‌عنوان عاملين آن فاجعه معرفی می‌کردند تا ماجرا فيصله پيدا کند.»
    البته گنجی که پيش‌تر به نقش وزارت اطلاعات در اين جنايت اشاره کرده بود در شرايط تازه به صلاح خود و پروژه‌اش نمی‌بيند که به موضوع فوق اشاره کند و اعتبار گزارش «ان بی سی» را زير سؤال ببرد. با اين حال وی قبلاً در پاسخ به سؤال روزنامه‌ی آريا که پرسيده بود:
    روزنامه آريا ـ ۱۳ آذر ۱۳۷۸- سازمان قضايی نيروهای مسلح در اطلاعيه اخير خود بحث بمب گذاری در مشهد را به باند سعيد امامی منتسب کرده است. آيا می‌توان گفت که حوادثی که قبلاً نيز در مشهد رخ داده است از جمله تخريب مسجد اهل سنت، انفجار حرم رضوی و ترور نافرجام آقای عبايی خراسانی کار همين باند بوده است؟
    گفته بود:
    «اين که سازمان قضايی گفته پس مانده‌های آن گروه اين کارها را انجام داده‌اند، واجد نکته جالبی است که اين محفل هنوز از بين نرفته و هنوز همه آنها دستگير نشده اند. براساس تئوری و مدلی که من بدان باور دارم، تاريکخانه اشباحی وجود دارد که در آن عاليجنابان خاکستری اطراق کرده و هم‌چنان به توطئه مشغولند. انفجار مشهد يکی از اقدامات آنان است. آنها مسجد اهل سنت را در مشهد خراب کردند که به دنبال آن حادثه وحشتناک انفجار حرم امام‌رضا پيش آمد که آن را به گردن منافقين انداختند.»
    روزنامه رسالت ـ ۱۴ آذر ۱۳۷۸ـ اکبر گنجی قتل کشيشهای مسيحی و انفجار بمب در حرم امام رضا (ع) را کار وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ايران دانسته و منافقين را از انجام امور فوق تبرئه کرده است.

    انفجار در حرم امام رضا(سال 73) کار که بود؟ باقی و گنجی پاسخ می‌دهند


    همچنين بهزاد نبوی مشاور خاتمی و نايب رييس مجلس شورای اسلامی دوره‌ی ششم نيز در يک سخنرانی که در روزنامه کار و کارگر ۱۸ آذر ۷۷، به چاپ رسيد، (پيش از انتشار کتاب شغال‌های جديد در سال ۱۹۹۹) صراحتاً گفت: «آن ماجرای حرم امام رضا(ع) هم بحث ديگری دارد که من درصدد طرح آن در اينجا نيستم، اصلاً مسأله طور ديگری است».
    سوالی که لااقل راديو‌های فارسی زبان بايستی به آن پاسخ دهند اين است که چرا عليرغم انتشار گسترده‌ی خبر جعلی «ان بی سی» هيچ‌يک به موضوع انفجار حرم امام رضا که در خبر مزبور آمده است اشاره‌ای نکرده‌اند؟
    آيا انتشار اين بخش از خبر که بی‌اعتباری آن قبلاً به اثبات رسيده است و رژيم جمهوری اسلامی نيز ديگر روی آن تبليغ نمی‌کند ساختگی بودن کل سناريو را که توسط ريچارد انگليس رئيس خبرنگاران بخش خارجی و رابرت ويندرم توليد‌کننده ارشد تحقيقی «ان بی سی» توليد شده برملا نمی‌کرد؟

    • آلفرد فوریه 18, 2012 در 8:29 ب.ظ.

      من نمیدونم مجاهدین در انفجار مرقد رضا دست داشته اند یا نداشته اند. اما این را میدونم که مجاهدین هرکسی که برخلاف میل آنها حرفی بزند یا انتقادی را بر علیه آنها مطرح کند را مزدور وزارت اطلاعات مینامند، خواه یک وبلاگ نویس معمولی باشد مثل من، یا رسانه های فارسی مثل بی بی سی، رادیو فردا و دویچه وله و حتی رسانه های معتبر خارجی مثل نیویورک تایمز، ان بی سی، هافینگتون پست یا فایننشال تایمز! دیده ام که میگویم. لذا به شخصه هیچ اعتمادی نسبت به مجاهدین و حرفهایی که میزنند ندارم. ضمنا اگر مجاهدین چنین کاری نکرده اند میتوانند این کارها که در این مقاله علی کشتگر نوشته شده است را انجام دهند. http://news.gooya.com/politics/archives/2012/02/136036.php
      ۱- ارتباط و همکاری با سازمان های جاسوسی را برای هر سازمان سياسی مذموم و غيرقابل قبول اعلام کنند و به صراحت هرگونه درافتادن در اين گونه مناسبات را محکوم کنند.

      ۲- اعلام نمايند که در ترور دانشمندان کشور خود شرکت نداشته و آن را محکوم می کنند.

      ۳- بالاخره آن که اگر سازمان مجاهدين با سازمان های جاسوسی اسرائيل در ترور دانشمندان ايرانی همدست نبوده اند، روشن شدن قضيه کار چندان دشواری نيست. مجاهدين استطاعت مالی آن را دارند که بهترين وکلای آمريکايی را استخدام کنند و از طريق آنان از شبکه ان بی سی و مقاماتی که اين دروغها را عليه سازمان مجاهدين بافته اند شکايت کنند. در اين صورت اگر مدعيان مدرک محکمه پسندی برای اثبات ادعای خود نداشته باشند محکوم می شوند و مجاهدين از اين اتهام مبرا می شوند.

      اگر سازمان مجاهدين به هيچ يک از اقدامات بالا متوسل نشود، آن وقت بديهی است که می توان خبر شبکه معتبری مثل ان بی سی که آنهم از قول مقامات رسمی آمريکايی بيان شده باشد، را باور نمود.

      • احمد فوریه 19, 2012 در 6:41 ب.ظ.

        اتفاقا آقای مصداقی هم مقاله در گویا نیوز را در پاسخ به امثال کشتگر نوشته
        که چطور خبری را که دم خروسش از متهم کردن بمبگذاری مشهد به مجاهدین را که دیگر باندهای حکومت هم میدانن کار کی بوده را سانسور کرده ولی آن قسمت خبر را که تازه هست را مطرح کرده؟؟
        در همین خبر ان بی سی آمده که مجاهدین این بمب را از رمزی یوسف طراح حملات یازده سپتامبر گرفتن!!!آنقدر ادعا مضحک که خنده آوره
        سلاحهایی که مجاهدین درعراق داشتن چند برابر ارتش کشورهایی مثل گرجستان یا
        کشورهایی درآن سطح بود
        966 تانک ونفر بر زرهی
        359 قطعه توپخانه سنگین
        898 تیربار زرهی
        17380 تن مهمات شامل 384 پدافند هوایی
        17 هزار قطعه سلاح سبک وخمپاره انداز و ضد هوایی
        و بیش از 17 ملیون انواع گلوله ضد هوایی و خمپاره و سلاح سبک سنگین
        خب حالا یک گروه با اینقدر سلاح عاقلانه است بیاد برای پنج کیلو بمب گدایی کنه؟؟

        • آلفرد فوریه 20, 2012 در 3:23 ق.ظ.

          این تجهیزات نظامی را در زمان جنگ ایران و عراق، صدام در اختیار مجاهدین خلق قرار داد تا به وطن خود حمله کنند. بعد از سال ۲۰۰۳ و با اشغال عراق توسط آمریکا، مجاهدین مستقر در عراق خلع سلاح شدند و به نظر من اصلی ترین دلیلی که شاهد کاهش شمار اقدامات تروریستی توسط مجاهدین در سالهای گذشته بوده ایم همین موضوع خلع سلاح آنها و عدم دسترسی آنها به سلاح و دشواری انجام اعمال تروریستی از داخل کشوری که دیگر حامی آنها نیست، میباشد. وگرنه در ماهیت این سازمان تروریستی تغییری ایجاد نشده است و قطعا آنها هر زمان که بتوانند مایلند همچون گذشته دست به خشونت و ترور بزنند. البته موضوع نقل مکان اینها از اشرف و در نهایت موضوع پناهنده شدن اینها به کشورهای مختلف، موجب از هم پاشیدگی توان سازماندهی نیروها در آنها خواهد شد و عملا پس از پایان این روند، دیگر چیزی به نام سازمان مجاهدین خلق، وجود خارجی نخواهد داشت.

  6. احمد فوریه 19, 2012 در 6:15 ب.ظ.

    ببین دوست عزیز نمیدانم چند سالته ولی اینطور که حرف میزنی حتما از من بزرگتری
    توی امریکا دوتا جناح وجود داره دموکرات جمهوریخواه
    این شبکه خبری ان بی سی هم متعلق دموکراتها هست که توی این چند وقته هم مدام اهخباری در مورد نظر سنجی انتخاباتی امریکا با نفع اوباما منتشر میکنه که اتفاقا آش آنقدر شور شده که صدای شبکه هایی مانند فاکس نیوز متعلق به جمهوریخواهان درآمده
    مشکل دموکراتها با جمهوریخواهان هم سر همینه
    و این دروغ هم از همانجا سرچشمه میگیره
    این دروغ هشداری بود به برخی جمهوریخواهان که از مجاهدین حمایت نکنن که البته با فضاحت تایلند هند گرجستان قضیه به عکس شد
    اصلاح طلبان مورد حمایت امریکا علاوه بر دشمنی به اسم علی خامنهای شمشیر آخته ای به نام مجاهدین که یک جریان برانداز هستن را بالای سرشان دارن برای درهم کوبیدن این رقیب از کمک شایان رفقای امریکایی هم بهره مند هستن
    اما مجاهدین حامی در امریکا ندارن
    اما بخشی ازسیاستمداران امریکا به ویژه در جناج بازها به این نتیجه رسیدن که راهی جز مجاهدین وجود نداره
    مجاهدین طبق گزارش وزارت خارجه امریکا در مورد سازمانهای ممنوعه داری 7000تا 9000 عضو هستن که اگر اعضای خانواده و هواداران خارج کشور را روی انها جمع بزنی تقریبا چیزی نزدیک با 30 تا 40 هزار نیرو را میتوانن بسیج کنن برای جنگی شبیه به لیبی
    من نمیگم همه مردم طرفدار مجاهدین هستن ولی شما فکرش بکن یک روز خبر بدن که کردستان از کنترل دولت خارج شده نیروهای مجاهدین به علاوه احزاب کردی دارای پشتیبانی هوایی ناتو هم هستن آنوقت چند صد هزار نفر به آنها خواهند پیوست؟؟
    آنوقت مجاهدین نه مشکل نیوریی که مشکلشان سازماندهی انبوه نیرو خواهد بود
    فعلا هم دعوا سر همین برنامه هست تا ببینیم که کفه ترازو به سمت کدام طرف سنگین میشه

دیدگاه خود را با دیگران به اشتراک بگذارید (لطفا فارسی بنویسید). توجه: کامنتهای اسپم یا حاوی دشنام و یا کلمات رکیک منتشر نخواهند شد.