
با شرکت در انتخابات فرمایشی، تنور انتخابات را برای حکومت جنایتکار گرم نکنیم!
دو روز پیش در واکنش به فراخوان دکتر مهدی خزعلی مبنی بر لزوم نامزد شدن همه «بی صلاحیتها» در انتخابات پیش رو، مطلبی نوشته و حضور در انتخابات را زمینهسازی برای سوء استفاده حکومت دانسته بودم. در پاسخ آقای خزعلی مطلبی در وبلاگ خود منتشر کردند. در زیر جوابیه من به آن مطلب ارائه میشود:
دکتر جان سلام، ممنون از پاسخ شما.
آقای خزعلی عزیز، بسیاری از مواردی که شما عنوان میکنید بیشتر حالت شعاری دارند. برخی از آنها هم به شدت ایدهآل گرایانه هستند و با واقعیت میدان سیاسی حال حاضر ایران فاصله زیادی دارند. مثلا نوشتهاید:
من با انفعال مخالفم، با تحریم مشکل ما حل نمی شود، من مبارزه با جناح انحصارطلب را در همه صحنهها و میدانها، توصیه می کنم،
بسیار عالی است. من هم با انفعال مخالفم. برای همین هم بر خلاف سالهای قبل در انتخابات سال ۸۸ شرکت کردم. چرا که هنوز اندک امیدی داشتم که امکان اصلاح رژیم وجود دارد. اما وقتی آن تقلب گسترده و سرکوب وحشیانه مردم پس از آن را دیدم، دیگر مطمئن شدم که این رژیم اصلاحشدنی نیست! چطور میخواهیم رژیمی را اصلاح کنیم که هیچ ابایی از انجام هر نوع جنایت ندارد؟ دکتر جان آیا عاملان و آمران مرگ بیش از ۷۵ شهید جنبش سبز مجازات شدند؟ سرانجام گزارش مجلس در مورد قاضی مرتضوی چه شد؟ آیا او مجازات شد؟! پس با چه رویی در انتخابات مشارکت کنیم؟!
مگر نه اینکه خامنهای مسئول مستقیم شکنجهها و سرکوبهای صورت گرفته است؟ مگر نه اینکه او ولی فقیه و رهبر کنونی انقلاب است؟ مگر نه اینکه طبق نص صریح قانون نماینده مجلس باید التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه داشته باشد؟ (+) مگر نه اینکه التزام عملی به معنی پذیرش بی چون و چرا است؟ خامنهای گفت که تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است! او اعتراضهای پس از انتخابات را فتنه نامید. در نظر او معترضان همه عامل بیگانه، بیبصیرت و فریبخورده بودند! ماههاست که موسوی و کروبی به دستور مستقیم او در حصر هستند. نخبگان سیاسی و منتقدین در زندانهای قوه قضاییهای هستند که رییس آن مستقیما از سوی رهبری منصوب میشود! آیا شما با بیانات و عملکرد خامنهای موافقید؟ اگر نیستید پس شما التزام عملی به ولایت فقیه ندارید! یعنی بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، اصولا انسانهای با وجدان و با شرف صلاحیت نماینده شدن در مجلس را ندارند!
آقای خزعلی، هدفم از این حرفها این است که به شما نشان دهم که مشکل ریشهای تر و عمیقتر از این حرفهاست. مشکل از قانون اساسی است. قانون اساسی که دیکتاتور پرور است! قانون اساسی که اختیارات فراقانونی نظیر حکم حکومتی را به رهبر داده است! قانون اساسی که اختیاراتی نظیر نظارت استصوابی را به شورای نگهبان داده است؛ شورای نگهبانی که میتواند مصوبه مجلس را رد کند! یعنی چند نفر منصوب شده از سوی رهبر، میتوانند نظر چند صد نماینده که با رای مردم انتخاب شدهاند را رد کنند! به همین راحتی!
گفتهاید «با تحریم مشکل ما حل نمیشود». درست است اما با نامزد شدن و تحریم نکردن چه؟ فرض بگیرید که به دروغ مدعی شدید که التزام عملی به ولایت فقیه دارید و نامزد شدید و از فیلتر شورای نگهبان رد شدید و فرض محال بگیرید تقلبی هم صورت نگرفت و رای آوردید و رسما نماینده مجلس شدید. خوب یک ساز ناکوک در مجلسی فرمایشی چکار میتواند بکند؟ مگر نه اینکه تصویب مصوبات و طرحها به رای اکثریت نمایندگان نیاز دارد؟ اصلا فرض محال بگیرید که سیستم نظارت استصوابی شورای نگهبان از کار افتاده بود و جمهوری اسلامی تقلب کردن و دست بردن در آرا را هم فراموش کرده بود و تعداد نمایندگان منتقد در داخل مجلس زیاد بود! دیگر مجلسی قویتر از مجلس ششم متشکل از دو سوم نماینده منتقد و اصلاحطلب که تشکیل نمیشود! اگر به خاطر داشته باشید بیش از ۷۵ درصد مصوبات مجلس ششم با ایراد واهی «مغایرت با قانون اساسی» توسط شورای نگهبان منصوب خامنهای رد شد. آیا حکم حکومتی خامنهای به آن مجلس مبنی بر توقف بازنگری قانون اصلاح مطبوعات را به خاطر دارید؟ با این اوصاف شما به عنوان یک نماینده منتقد تنها میتوانید در نطق پیش از دستور نظرات خود را بگویید. تازه در همان نطق هم اگر پا را فراتر از خط قرمزها بگذارید رادیو صدای شما را پخش نخواهد کرد! روزنامهها و دیگر رسانهها هم که همه در دست حکومت و سپاه است! حتی ممکن است به خاطر ابراز نظرات خود به زندان بیفتید زیرا اخیرا و با تصویب طرح «نظارت بر نمایندگان» عملا مصونیت قانونی نمایندگان مجلس از تعقیب قضایی از بین رفته است!
با این حساب قطعا ضرر شرکت در انتخابات و داغ کردن تنور آن برای حکومت، به مراتب بیشتر از سود احتمالی در نتیجه ورود عده معدودی نماینده «غیر خودی» به داخل مجلسی تماما فرمایشی و مطیع رهبری و یا سود ناشی از رد صلاحیت گسترده و بیآبرو شدن هرچه بیشتر حکومت میباشد. خوشبختانه امروز در خبرها آمده بود که شمار نامزدهای ثبت نام کرده به مراتب کمتر از دورههای قبلی بوده و از سوی اصلاحطلبان تنها عدهای معدود همچون تابش و یا اعلمی آن هم به صورت مستقل نامزد شدهاند. البته آنها هم به احتمال زیاد رد صلاحیت خواهند شد!
نوشتهاید:
مگر سلطنتطلبها که 33 سال تحریم کردند به کجا رسیدند؟ کسانی که دهه 60 از قطار انقلاب پیاده شدند نیز سه دهه از حربه تحریم استفاده کردند! آزموده را آزمودن خطاست، ما نمی خواهیم قطار انقلاب و نظام را به دست حرامیان و دزدان و رهزنان بسپاریم، ما در قطار می مانیم و می جنگیم و حرامیان و دزدان را بیرون می اندازیم.
آقای خزعلی عزیز، قطار انقلاب سالهاست که به بیراهه رفته است. در حقیقت به نظر من قطار انقلاب از همان زمانی که خلخالی ملعون با چراغ سبز خمینی بیرحمانه افراد زیادی را به قتل رسانید، از مسیر خود منحرف شد و هنوز که هنوز است به مسیر اصلی برنگشته است. مردم ایران برای به روی کار آمدن یک دیکتاتور دیگر به جای دیکتاتور قبلی انقلاب نکرده بودند! مردم ایران برای رسیدن به حکومتی دموکراتیک که در آن قانون برای همه برابر است، که در آن از فساد و دزدی از بیتالمال خبری نیست، که در آن مملکت به تاراج نمیرود انقلاب کرده بودند. نه برای اینکه دزدی و دیکتاتوری در لوای سلطنت و اشرافیت به دزدان و جانیان در لباس دین و مذهب تغییر یابد!
آقای خزعلی! قطار انقلاب ترمز بریده است! اکنون قطار انقلاب با همه سرنشینان جنایتکار و فاسد خود با حرکتی شتابان در حال سقوط به زبالهدان تاریخ است، خودتان را از آن قطار بیرون بیندازید و به جمع آزادی خواهان وطن بپیوندید!
در بخشی از مطلب خود نوشتهاید:
من هر برگه رد صلاحیت را سندی متقن بر رسوایی انحصارطلبان می دانم، پس داشتن 300 برگه رد صلاحیت، سندی محکمه پسند برای طرح دعاوی در مراجع قانونی است،
دکتر جان کدام مراجع قانونی؟! از چه سخن میگویید؟! وقتی میگویم سخنان شما شعاری است و با واقعیت فاصله دارد به همین خاطر است! مگر ما مراجع قانونی و قوه قضاییه مستقل و منصف داریم که بشود به آنجا اعتراض برد و نتیجهای گرفت؟! مگر عاملان و آمران قتلهای زنجیرهای، فاجعه کوی دانشگاه سال ۷۸، کشتارهای سال ۸۸ و جانیان و تجاوزگران زندان کهریزک به مجازات رسیدند؟ شما به چه دلخوش کردهاید؟! وقتی نخست وزیر و رییس مجلس سابق همین نظام که معتقد به قانون اساسی و اصول این نظام هستند، بیش از ۳۰۰ روز است که بدون حکم دادگاه، جابرانه در حصر هست، وقتی که قائم مقام رهبری همین نظام تنها به دستور رهبر حکومت و بدون هیچ دادگاهی چندین سال در حصر خانگی بود، دادگاه کدام است؟ مراجع قانونی چیست؟!
در نهایت پیشنهاد من این است که به جای تحریم منفعلانه، انتخابات را فعالانه تحریم کنیم! یعنی اینکه از فضای نسبتا باز سیاسی که معمولا حکومت اندک زمانی قبل از هر انتخابات و برای تحریک مردم به شرکت فعالتر در انتخابات ایجاد میکند حداکثر استفاده را ببریم و مثل بهمن و اسفند سال گذشته آکسیونهایی را برنامهریزی کنیم. همچنین پیشنهاد میکنم که در روز انتخابات به جای نشستن در خانهها، در مکانی غیر از مکانهای اخذ رای جمع شویم، عکس و فیلم بگیریم و نشان دهیم که در انتخابات شرکت نکردهایم! البته حتما بایستی این مکانها را از طریق شبکههای اجتماعی از چند روز قبل اطلاعرسانی کنیم. مطمئنا تحریم فعال، منفعلانه نیست، بلکه نوعی مبارزه مدنی و بسیار اثرگذار است.
دکتر جان پیام همسر شهید همت را خواندهاید؟
کلمه به نقل از او نوشته:
چون در انتخابات سال ۸۸ به شعور من توهین شده و بی بصیرت هستم و غیر خودی بعد از ۳۳ سال در انتخابات شر کت نمی کنم.
آقای خزعلی عزیز سپاس از وقتی که گذاشتید. برای شما سلامتی و بهروزی آرزو میکنم.
ارادتمند،
آلفرد
————-
پینوشت: این مطلب پیش از اعلام عدم نامزدی دکتر خزعلی در انتخابات نوشته شده بود.
مطلب مرتبط:
با نامزد شدن در انتخابات فرمایشی زمینه سوء استفاده حکومت را فراهم نکنید!
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
دیدگاههای اخیر