بایگانی برچسب‌ها: مجاهدین خلق

حمله به پایگاه لیبرتی و کشتار پناهجویان بی دفاع قویا محکوم است!

هموطنان کشته شده در حمله موشکی به کمپ لیبرتی در عراق

هموطنان کشته شده در حمله موشکی به کمپ لیبرتی در عراق

شکی وجود ندارد که سیاست های غلط رهبری مجاهدین خلق در دهه های گذشته در متوسل شدن به خشونت و ترور جهت پیشبرد اهداف سیاسی و یا همکاری با صدام حسین در زمان حمله عراق به ایران، غیر قابل قبول بوده و قویا محکوم است. در همین راستا تاکنون در این وبلاگ مطالب مستند و تحلیلی متعددی در نقد عملکرد مجاهدین خلق در سالهای گذشته منتشر شده است. اما عملکرد افراطی و غلط رهبری مجاهدین خلق نباید موجب شود که حقوق انسانی اعضای عادی این سازمان نادیده گرفته شود. به ویژه اینکه نزدیک به ۱۰ سال از زمان خلع سلاح مجاهدین مستقر در عراق میگذرد و آنها افرادی غیر مسلح،  بی دفاع و متقاضی پناهندگی از سازمان ملل تلقی میشوند.

امروز خبرگزاری های مختلف از حمله موشکی و خمپاره ای به کمپ لیبرتی خبر داده اند که به کشته و زخمی شدن دهها تن از ایرانیان عضو این سازمان منجر شده است. این حمله بسیار تاسف آور و محکوم است. افزون بر ۲۰۰۰ هموطن ایرانی در این کمپ با شرایط بسیار نامساعد زندگی میکنند. این افراد همگی بدون سلاح میباشند و با توجه به مخالفت دولت حاکم بر عراق با ماندن آنها در این کشور، از سازمان ملل تقاضای پناهندگی کرده اند و مراحل دادن پناهندگی به آنها در حال طی شدن است. با توجه به اینکه این کمپ زیر نظر سازمان ملل اداره میشود، حمله به این کمپ در واقع حمله به تمامیت و موجودیت سازمان ملل است و دولت نوری المالکی در این ارتباط مسئولیت مستقیم دارد. اگرچه هنوز مشخص نشده است که حمله موشکی و خمپاره ای امروز از سوی جمهوری اسلامی بوده و یا از جانب عراقی ها، اما امر مسلم این است که طبق تفاهم نامه امضا شده، دولت عراق موظف به حفظ امنیت ساکنان کمپ بوده و در این ارتباط کوتاهی کرده است و لذا بایستی پاسخگو باشد.

اما بلافاصله پس از این حمله، تلویزیون مجاهدین از تقاضای رهبری این سازمان برای بازگشت اعضا به کمپ قدیمی اشرف خبر میدهد. این اقدام شک و شبهه زیادی را ایجاد کرده است. عده ای بر این باور هستند که مجاهدین عده ای از خود را کشته اند تا مظلوم نمایی کنند تا به کمپ محبوب خود برگردند. به نظر میرسد که این سخنان تنها از نوع «تئوری توطئه» بوده و هیچ پایه و اساس مستند و منطقی ندارد. چه اینکه در عید سال ۸۹ هم حمله مشابهی توسط نیروهای عراقی به کمپ اشرف صورت گرفت که به کشته و زخمی شدن عده زیادی از هموطنان مستقر در آن کمپ منجر گردید. در آن زمان هم عده ای شبهاتی را مطرح کردند اما هیچ یک نتوانستند ادعاهای خود را اثبات کنند و بعدا مشخص شد که گفته های مجاهدین درست بوده و حقیقتا ارتش عراق به پایگاه آنها حمله کرده بوده است.

آنچه مشخص است این است که علاوه بر افراد نزدیک به حاکمیت جمهوری اسلامی، بسیای از ایرانیان عادی هم دیدگاهی منفی نسبت به عملکرد خشونت بار این گروه در دهه های گذشته داشته و دارند اما همانطور که در ابتدای مطلب هم اشاره شد بایستی میان سیاستهای غلط رهبری مجاهدین و اعضای عادی آنها در کمپ اشرف یا لیبرتی که بدون سلاح و به دنبال پناهندگی هستند، تفاوت بسیار قائل شد. این افراد به عشق وطن و و برای مقابله با رژیم سرکوبگر و جنایتکار جمهوری اسلامی به پا خواسته بوده و در حال حاضر در کمپی کوچک و در شرایطی بسیار بد گرفتار شده اند. حمله به این افراد بی دفاع و متقاضی پناهندگی، حمله به موازین حقوق بشر و حمله به سازمان ملل است و بایستی به شدیدترین شکل ممکن از سوی تمامی گروههای اپوزیسیون محکوم گردد. مسلما دادگاهی شدن عاملان این حملات جنایتکارانه در کنار دادگاهی شدن رهبران ارشد مجاهدین خلق که در دهه های گذشته مرتکب جنایات بسیاری شده و به ترور و خشونت دست یازیده اند، میتواند خواسته مناسبی باشد که از سوی همه گروههای سیاسی و ایرانیان مستقل دنبال گردد.

مطلب قبلی در همین زمینه:

خروج مجاهدین خلق از لیست گروههای تروریستی به چه معناست و چرا در این زمان صورت می‌گیرد؟

خروج مجاهدین خلق از لیست گروههای تروریستی به چه معناست و چرا در این زمان صورت می‌گیرد؟

همکاری مسعود رجوی با صدام حسین و حمله به خاک ایران

سازمان مجاهدین خلق ایران از سال ۱۹۹۷ در لیست سازمانها و گروههای تروریستی بین المللی که وزات خارجه آمریکا همه ساله آن را منتشر میکند، قرار گرفت. پس از گذشت ۱۵ سال از آن زمان، امروز خبرگزاری های معتبر بین المللی خبر داده اند که وزارت خارجه آمریکا تصمیم گرفته است که در روزهای آینده این گروه را از لیست مذکور خارج کند. اما این خروج به چه معناست و چه پیامدهایی در پی خواهد داشت؟ و اینکه چرا در شرایط کنونی و در این زمان به خصوص اعلام میشود؟

مقدمه:

مجاهدین خلق یکی از گروههای موثر در سرنگونی رژیم پهلوی بود و رهبران و اعضای آن ابتدا به شدت از خمینی حمایت میکردند (مراجعه به اینجا). اما بعد از آنکه خمینی حاضر نشد که آنها را در قدرت شریک کند و با نامزدی مسعود رجوی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۵۸ مخالفت کرد، به تدریج با خمینی اختلاف پیدا کردند تا اینکه در سال ۶۰ عملا به مبارزه مسلحانه با رژیم متوسل شدند و بسیاری از مقام‌های آن را ترور کردند. پس از چندی در نتیجه فشارهای زیاد جمهوری اسلامی و سرکوب گسترده اعضای مجاهدین، بسیاری از آنها مجبور به خروج از ایران شدند. مسعود رجوی ابتدا به فرانسه فرار و در آنجا تلاش کرد که به فعالیت بر ضد رژیم بپردازد اما دولت فرانسه حاضر نبود به آنها اجازه استفاده از خاک خود به عنوان یک کمپ نظامی برای برنامه ریزی ترور و کشتار را بدهد. لذا مجاهدین مجبور شدند به دامان صدام حسین پناه ببرند؛ صدامی که در آن زمان به ایران حمله کرده و هزاران جوان ایرانی را در نتیجه عطش قدرت و کشورگشایی خود، به خاک و خون کشیده بود، صدام حسین استقبال جانانه‌ای از مجاهدین کرد و منطقه‌ای بزرگ در نزدیکی مرز با ایران را در اختیار آنها قرار داد و کمک‌های مالی و تسلیحاتی بسیار زیادی به آنها نمود. مجاهدین هم این لطف صدام را جبران نمودند و مجهز به تانکها، نفربرها و تسلیحات نظامی ارتش بعث، در تابستان سال ۶۷ به چند استان غربی ایران یورش بردند به این خیال که میتوانند چند روزه تهران را فتح کنند! اما تاریخ سرنوشت دیگری برای آنها رقم زده بود. مجاهدین در آن جنگ شکست مفتضحانه‌ای متحمل و چنین هزار مجاهد خلقی کشته شدند!

سالها یکی پس از دیگری گذشت تا اینکه در سال ۱۹۹۷، دولت آمریکا از یک طرف به دلیل سابقه خراب مجاهدین خلق در ترور چندین آمریکایی در دوران سلطنت پهلوی (منبع)، ادامه توسل به روشهای خشونت آمیز و ترور در سالهای پس از انقلاب، همکاری با صدام حسین در سرکوب گسترده کردها و شیعیان عراق (منبع) و نیز تاکید رهبری سازمان بر ترور و اعمال فشار به جداشدگان از سازمان در خارج از کشور و از طرف دیگر به خیال خام بهبود رابطه با جمهوری اسلامی و دولت وقت که در آن زمان خاتمی هدایت آن را بر عهده داشت، اقدام به قرار دادن نام این سازمان در لیست سازمانها و گروههای تروریستی نمود. پس از این اقدام و به دلیل دشوار شدن شرایط برای کسب درآمد و کمک از دولت‌های خارجی، سخت تر شدن فعالیت در خارج از کشور و نیز پس از سال ۲۰۰۳ به دلیل اشغال عراق توسط آمریکا، سرنگونی صدام حسین و خلع سلاح مجاهدین مستقر در اشرف به وسیله آمریکا، عملا سازمان نتوانست کار چندانی بر ضد رژیم انجام دهد و فعالیت‌های آنها تنها به افشاگری چند مورد از فعالیت‌های هسته‌ای حکومت و البته ساخت برنامه‌های طنز و پخش آن در شبکه تلویزیونی مجاهد (سیمای آزادی) محدود شد.

 به صفحه وبلاگ گاه نوشته های آلفرد در فیسبوک بپیوندید تا از پستهای جدید از طریق فیسبوک مطلع شوید. 

اصل مطلب:

نوشتن مقدمه بالا برای درک بهتر موضوع و پاسخ به سوالات مطرح شده لازم بود. اما اصل ماجرا. مجاهدین خلق با خرج پولهای بادآورده فراوان در آمریکا و اروپا به دنبال خروج از لیست سازمانهای تروریستی بودند. در اروپا موفق شدند که به دادگاه شکایت کرده و پیروز شوند. اما در آمریکا علیرغم صرف پولهای هنگفت و لابی گری های گسترده در کنگره و یا در نزد مقامهای پرنفوذ دولتهای سابق (مراجعه به این مطلب) و نیز برخورداری از حمایت گسترده نئومحافظه کاران تندرو و جنگ طلب همچون بولتون، مایکل موکاسی و غیره، وزارت خارجه آمریکا از خارج کردن نام آنها از لیست خودداری کرد. اما از حدودا ۱ سال پیش، وزارت خارجه موافقت کرده بود که تنها در صورت خروج کامل مجاهدین از کمپ اشرف، خروج آنها از لیست تروریستی را مد نظر قرار خواهد داد. چهار روز پیش آخرین گروه از جمعیت حدودا ۳۰۰۰ نفری مجاهدین کمپ اشرف را ترک کردند و به پادگان سابق آمریکا در نزدیکی بغداد معروف به کمپ لیبرتی انتقال یافتند و در نتیجه عملا کمپ اشرف، تعطیل شد.

با تعطیل شدن کمپ اشرف و استقرار مجاهدین در کمپ لیبرتی و پناهنده شدن تدریجی آنها به کشورهای مختلف در گوشه‌های مختلف جهان، عملا سازمان مجاهدین خلق انسجام خود را از دست داده و امکان انجام عملیات و کار تخریبی را نخواهد داشت. هدف اصلی آمریکا از این انتقال هم دقیقا همین بود. از آنجاییکه این کمپ زیر نظر سازمان ملل قرار دارد و از سوی دیگر با توجه به نزدیکی کمپ به بغداد و نیز نزدیکی روابط دولت شیعه نوری المالکی با رژیم جمهوری اسلامی، عملا مجاهدین مستقر در لیبرتی قادر به انجام هیچ کار موثری نخواهند بود. علت اعلام این تصمیم مبنی بر خروج مجاهدین از لیست در حال حاضر و در این زمان به خصوص هم از یک طرف به منظور اعمال فشار به جمهوری اسلامی و از طرف دیگر به دلیل تلاش دموکراتها برای به دست گرفتن دست بالا در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میباشد. اوبامای دموکرات میخواهد با این اقدام نشان دهد که در اعمال فشار به جمهوری اسلامی جدی است تا در آستانه انتخابات، اندکی از فشار جمهوری خواهانی که مرتبا بر فشار بیشتر بر رژیم تاکید میکنند، بکاهد.

لذا به نظر من دلایل اصلی اقدام دولت آمریکا در خارج کردن نام مجاهدین از لیست سازمانهای تروریستی به شرح زیر میباشد:

۱- از بین رفتن انسجام و یکپارچگی سازمان و نیز از بین رفتن پتانسیل آن برای ارتکاب اعمال تروریستی در نتیجه تخلیه کامل کمپ اشرف و پناهنده شدن تدریجی اعضا به کشورهای مختلف.

۲- فراهم کردن بستر قانونی لازم برای پناهنده شدن اعضای مجاهدین به کشورهای مختلف از طریق حذف برچسب تروریستی گروه.

۳- عزم دولت آمریکا برای فشار مضاعف بر جمهوری اسلامی به دلیل پافشاری لجوجانه رژیم بر ادامه برنامه هسته‌ای جنجالی خود علیرغم تحریم‌های گسترده بین المللی.

۴- ژست سیاسی اوباما از حزب دموکرات در مقابل حزب رقیب در آستانه رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر.

مطالب مرتبط: 

واقعیت پشت پرده همایش چند هزار نفری مجاهدین خلق در پاریس چه بود؟

مقاله تحلیلی نیویورک تایمز؛ فرقه تروریستی مجاهدین خلق و دوستان آمریکاییش!

دروغ سایت مجاهدین/ به راستی شرکت کنندگان در تجمع مجاهدین در واشنگتن چه کسانی بودند؟

لیست کامل فعالیت های تروریستی سازمان مجاهدین خلق

واقعیت پشت پرده همایش چند هزار نفری مجاهدین خلق در پاریس چه بود؟

 

اصلا دوست نداشتم بار دیگر نام منحوس این گروه را در وبلاگم بیاورم، اما دروغ گویی‌ها و شارلاتان بازی اینها به حدی است که مجبور شدم برای اطلاع رسانی خدمت هموطنان عزیز این مطلب را بنویسم. رهبری مجاهدین خلق که در پاریس مستقر میباشد، چند سالی است که در ماه ژوئن همایشی را با نام پر طمطراق و دهن پرکن «گردهمايی ایرانیان آزاده» در این شهر برگزار میکند که هدف از آن چیزی جز بهره برداری رسانه‌ای و تبلیغاتی نیست. چند روز پیش مجددا این برنامه برگزار شد. در حالی که مجاهدین به دروغ مدعی میشوند که تا صد هزار نفر ایرانی آزاده در این شوی تبلیغاتی شرکت کرده‌اند، ویدئو به دست آمده از این نمایش به خوبی نشان میدهد که اکثریت مطلق شرکت کنندگان در این برنامه نه ایرانی که در واقع آفریقایی، دانشجویان لهستانی و فرانسوی، افغانی‌ها و اروپاییان بیکار و فقیر ساکن فرانسه و برخی از کشورهای شرق اروپا بوده‌اند! این افراد با اتوبوس و به شوق خوردن غذا و نوشیدنی مجانی و نیز بازدید و اسکان رایگان در پاریس به این مراسم آورده میشوند (لینک). اگر ویدئو بالا را نگاه کنید به وضوح میبینید که به سختی میتوان حتی پنجاه نفر ایرانی را در خیل سیاه پوستان و موبورهای مستقر در محل همایش، مشاهده کرد! این همه در حالی است که سایتهای سازمانی مجاهدین خلق (خبر در سایت مجاهدین ، خبر در سایت مریم رجوی) و نیز وبلاگهای زنجیره‌ای و کپی پیستی متعلق به اندک اعضای آن به شکل سیستماتیک در جهت تحریف واقعیت بر آمده و اقدام به دروغ پراکنی و بهره برداری تبلیغاتی میکنند، به گونه‌ای که با انتشار تصویرهای آنچنانی از زاویه بالا از محل همایش مدعی میشوند که اولا صد هزار نفر (!) در محل حضور داشته‌اند و دوما همه افراد حاضر، ایرانی هستند و طرفدار مجاهدین خلق! واقعا زهی اندکی شرم…!

شایان ذکر است که در این همایشها که با صرف هزینه بسیار هنگفت و چند میلیون دلاری برگزار میشود، از سیاستمداران سابق آمریکایی که اکثرا متعلق به طیف تندرو جناح راست و طرفداران دو آتشه حمله به ایران میباشند برای سخنرانی استفاده میشود. آنطور که در سایت فایننشال تایمز و برخی دیگر از سایتهای معتبر ذکر شده است، هر کدام از این افراد برای یک سخنرانی ۱۰ دقیقه‌ای تا ۴۰ هزار دلار پول دریافت میکنند. هدف مجاهدین از این مراسم پرهزینه این است که مدعی شوند که در نزد ایرانیان دارای پایگاه اجتماعی هستند و به این ترتیب به رسانه‌ها و سیاستمداران غربی نشان دهند که تنها اپوزیسیون قدرتمند رژیم هستند که دارای طرفدار میباشد تا از این طریق بتوانند بهره برداری سیاسی و تبلیغاتی گسترده بکنند.

البته این دروغها و قلب واقعیت کردنها اولین بار نیست که از سوی مجاهدین خلق صورت میگیرد و مسبوق به سابقه است. سال گذشته هم سایت رسمی مجاهدین خلق در مطلبی درباره تجمع ترتیب داده شده توسط این گروه در واشنگتن مدعی شده بود که افراد شرکت کننده در آن تجمع ایرانیان آزاده بوده‌اند. در مطلبی که آن زمان منتشر کردم به طور مفصل دروغ گویی آنها را نشان دادم (مطلب مربوطه). در ویدئویی که در آن مطلب آورده شده است به خوبی دیده میشود که بسیاری از شرکت کنندگان در آن برنامه در واقع آمریکایی‌های بیکار و بی خانمان اما خوش قلبی بوده‌اند که طرفداران مجاهدین آنها را فریب داده و به آنها اینطور فهمانده بوده‌اند که تجمع مذکور برای دموکراسی بوده است. بدین ترتیب این آمریکاییانی که اصلا نمیدانسته‌اند سازمان مجاهدین چیست و از چه سابقه‌ای برخوردار است، حاضر شده بوده‌اند که در تجمع مذکور شرکت کنند و ملعبه مجاهدین شوند. سازمان مجاهدین هم با صرف هزینه هنگفت آنها را با اتوبوس و یا هواپیما از نقاط مختلف آمریکا به واشنگتن آورده و به آنها غذا و محل اسکان موقت داده بوده است و از آن طرف در خبرهای خود از آنها با نام ایرانیان آزاده یاد کرده است!!!

این دروغ گویی های بزرگ مجاهدین خلق خود سند محکمی است بر این واقعیت که این گروه هیچ گونه پایگاه اجتماعی حتی در میان ایرانیان مقیم خارج از کشور ندارد و برای پرکردن همایش‌ها و تجمعات خود دست به دروغ و نیرنگ میزند و با ساندویچ و نوشابه از خارجی‌ها به عنوان سیاهی لشگر استفاده میکند! تکنیکهای جمهوری اسلامی و مجاهدین چقدر به هم شبیه است! هر دو مخالفان خود را میکشند و در زندانهای خود نقض حقوق بشر میکنند، هر دو دست به اعمال تروریستی میزنند، هر دو رهبرانی خودخوانده و غیر مردمی دارند و هر دو با استفاده از سیاهی لشگر،  پروپاگاندا راه می‌اندازند و بهره برداری تبلیغاتی میکنند…!

ایرانیان یا اروپایی‌ها و آفریقایی‌هایی که به صرف غذا و نوشیدنی مجانی در نمایش مجاهدین شرکت کرده اند؟!!

مطالب مرتبط:

دروغ سایت مجاهدین/ به راستی شرکت کنندگان در تجمع مجاهدین در واشنگتن چه کسانی بودند؟

فایننشال تایمز: صرف میلیون ها دلار پول از سوی مجاهدین خلق جهت خروج از لیست سازمانهای تروریستی

پس از دیکتاتوری، نقض حقوق بشر و جنایت، ساندیس نیز به وجوه اشتراک جمهوری اسلامی و مجاهدین خلق افزوده شد!

علی شریعتی موجودی واپسگرا

دو روز پیش سالگرد فوت علی شریعتی بود. این فرد یکی از عقب مانده ترین و متحجرترین افراد به اصطلاح روشنفکر (!) در تاریخ معاصر ایران بوده است. اگر به نوشته جات وی مراجعه کنید و یا به سخنان او گوش فرا دهید، به عمق واپسگرایی این فرد پی میبرید. غلو نکرده‌ایم اگر  حکومت اسلامی کنونی را جلوه عملی اندیشه‌ها و نظریات علی شریعتی بدانیم. او به دموکراسی اعتقاد نداشت و معتقد بود که بایستی یک امام و یک رهبر غیر انتخابی بر جامعه حکومت کند و مردم را به سمت و جهتی که او آن را سعادتمندانه میدانست هدایت کند. علی شریعتی با استناد به تاریخ اسلام، خشونت را توجیه میکرد و شهادت را هدف عالی و برتر میدانست. از مخلوط تفکرات وی درباره ولایت، شهادت، مکتب و مجاز بودن خشونت، سازمان تروریستی مجاهدین خلق شکل گرفت (به این عکس نگاه کنید). علاوه بر این، هم ساواک و هم ملایان از نظرات و اندیشه او بهره بسیار بردند. اولی برای مقابله فکری و اندیشه‌ای با گروههای چپ و کمونیست و دومی برای پایه ریزی یک حکومت فاشیستی مذهبی مثل حکومت کنونی. در مجموع به نظر من نقش علی شریعتی در تاریخ معاصر ایران بسیار مخرب بوده است. دکتر عباس میلانی او را فردی افسرده میداند که میان ساواک و ملایان بند بازی بسیار کرد. همچنین در مورد چگونگی دادن کرسی استادی در دانشگاه مشهد به وی و نقش ساواک در این ارتباط سخنان جالبی گفته است که در زیر آنها را میتوانید بشنوید.

نمونه‌ای از نظرات علی شریعتی درباره ولایت، رهبری، دموکراسی و آزادی را میتوانید در زیر ملاحظه کنید.

  مردم باید زمام خود را به دست ولی بدهند وگرنه به گمراهی افتاده اند… امامت، منصبی است الهی و نه شورایی و انتخابی… امامت یک حق ذاتی است ناشی از ماهیت خود امام نه ناشی از عامل خارجی انتخاب. (۱)

 –  قبول و ارزش همه عقاید و اعمال دینی، منوط به اصل ولایت است. (۲)

 – آزادی و دموکراسی و لیبرالیسم غربی چونان حجاب عصمت به چهره فاحشه است. (۳)

 – باید اطاعتی کورکورانه و تشکیلاتی داشت… این معنای تقلیدی است که در تشیع وجود داشت و همین تقلید نیز برای غیر امام که نایب اوست در شیعه شناخته می شود. تقلید نه تنها با تعقل ناسازگار نیست، بلکه اساسا اقتضای عقل، تعبد و تقلید است. (۴)

 – اصل حکومت دموکراسی برخلاف تقدس شورانگیزی که این کلمه دارد، با اصل تغییر و پیشرفت انقلابی و رهبری فکری مغایر است، بنابراین رهبر انقلاب و بنیانگذار مکتب حق ندارد دچار وسوسه لیبرالیسم غربی شود و انقلاب را به دموکراسی راس ها بسپارد… (۵)

 – جهل توده‌های عوام مقلد منحط و بنده واری که رای شان را به یک سواری خوردن یا یک شکم آبگوشت به هر که بانی شود اهداء می کنند و تازه اینها، غیر از آراء اسیر گوسفندی است… آراء راس ها… رهبری نمی تواند خود زاده آراء عوام و تعیین شده پسند عموم و برآمده از متن توده منحط باشد… (۶)

 – امام، انسان مافوق و پیشوا است. ابرمردی است که جامعه را سرپرستی، زعامت و رهبری می کند. دوام و قوام جامعه بوجود امام بستگی دارد. امام عامل حیات و حرکت امت است. وجود و بقای امام است که وجود و بقای امت را ممکن می سازد. امام، پیشوا است تا نگذارد امت به بودن و خوش بودن و لذت پرستی تسلیم شود و بالاخره پیشوا است تا در پرتو هدایت او، امت حرکت و جهت خویش را گم نکند. (۷)

 – رسالت سنگین رهبری در راندن جامعه و فرد از آنچه هست بسوی آنچه باید باشد به هر قیمت ممکن، بر اساس یک ایدئولوژی ثابت… اگر اصل را در سیاست و حکومت به دو شعار رهبری و پیشرفت- یعنی تغییر انقلابی مردم- قرار دهیم آنوقت انتخاب این رهبری بوسیله افراد همین جامعه، امکان ندارد زیرا افراد جامعه هرگز به کسی رای نمی دهند که با سنت ها و عادات و عقاید و شیوه زندگی رایج همه افراد آن جامعه مخالف است… کسی که با کودکان به سختی رفتار می کند و آنها را در یک نظم دقیق متعهد می کند و به آنها درس جدید تحمیل می کند، مسلما رای نخواهد آورد… امام مسوول است که مردم را بر اساس مکتب تغییر و پرورش دهد حتی علیرغم شماره آراء… رهبری باید بطور مستمر، به شیوه انقلابی- نه دموکراتیک- ادامه یابد… او هرگز سرنوشت انقلاب را بدست لرزان دموکراسی نمی سپارد… (۸)

 – امام در کنار قدرت اجرایی نیست. هم پیمان و هم پیوند با دولت نیست، نوعی همسازی با سیاست حاکم ندارد. او خود مسوولیت مستقیم سیاست جامعه را داراست و رهبری مستقیم اقتصاد، ارتش، فرهنگ، سیاست خارجی و اداره امور داخلی جامعه با اوست. یعنی امام، هم رئیس دولت است و هم رئیس حکومت و … شیعه پیروی از امام را بر اساس آیه اطیعوالله و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم توصیه می کند و امام را ولی امر می داند که خدا اطاعتش را در ردیف اطاعت از خود و اطاعت از رسول شمرده است و این تقلید نیز برای رهبری غیر امام که نایب اوست در شیعه شناخته می شود…. (۹)

منابع:

۱) شیعه یک حزب تمام ص ۱۵۱ و ۱۶۷

۲) اسلامشناسی، ج اول، ص ۸۶

۳) حسین وارث آدم ص ۹۹

۴) یاد و یادآوران، حسین وارث آدم

۵) امت و امامت و شیعه یک حزب تمام

۶) امت و امامت صفحات ۵۰۴ و ۶۰۴

۷) شیعه یک حزب تمام، امت و امامت

۸) امت و امامت و مسوولیت شیعه بودن و انتظار مذهب اعتراض

۹) امت و امامت

 

 مطالب مرتبط:

وقتی مسعود بهنود برای «استاد قفس ساز» بازارگرمی می‌کند…!

با شیوه «نقد راستین» از نوع سروش بهتر آشنا شویم…!؛ سروش: علی دشتی هوسرانی فرومایه و بی‌اعتقاد بود!

 احسنت به کسی که تندیس گوسفند را جایگزین تندیس علی شریعتی نمود!

علی شریعتی، جاده صاف کن خمینی بود، نقش او در بدبختی امروز ما، اگر بیشتر از خمینی نباشد، کمتر نیست! (لینک به بیرون)

اختلال کاربران وابسته به مجاهدین خلق در اطلاع‌رسانی در بالاترین درباره خبر همکاری با موساد در انجام ترورها

روز پنج شنبه ۲۰ بهمن، سایت خبری معتبر ان بی سی نیوز از قول چند مقام آمریکایی از همکاری موساد (سرویس جاسوسی اسرائیل) و گروه تروریستی مجاهدین خلق در ترور دست‌اندکاران برنامه هسته‌ای ایران پرده برداشت. مقام‌های مذکور از حمایت مالی، اطلاعاتی و تسلیحاتی موساد از مجاهدین خلق جهت انجام این ترورها خبر داده‌اند. خبر مذکور به شکل وسیعی در رسانه‌های مهم خبری جهان و نیز خبرگزاری‌های معتبر فارسی زبان از جمله بی بی سی، رادیو فردا، دویچه وله، مردمک و گویا نیوز بازتاب یافت. همچنین تحلیلهای زیادی درباره این خبر توسط وبلاگ‌نویسان منتشر شد. هرچند سخنگوی مجاهدین خلق دخالت این گروه در ترورها را رد میکند اما کاربران وابسته به مجاهدین خلق در سایت بالاترین، با دادن منفی‌های بی مورد جلوی اطلاع رسانی در این مورد را گرفته‌اند به گونه‌ای که با فیلتر کردن لینکها، اجازه داغ شدن حتی یک لینک خبری در اینباره را نمیدهند. بینندگان سایت برای مشاهده لینکها در این مورد بایستی گزینه فیلتر در بالای صفحه را خاموش کنند.

موضوع داغی در این مورد در سایت مذکور ایجاد شده که در آدرس زیر قابل مشاهده است (البته تا وقتی که حذف نشود!):

https://balatarin.com/topic/2012/2/10/1009962

اختلال این دسته از کاربران وابسته به سازمان تروریستی مجاهدین خلق در اطلاع رسانی در سایت مذکور مسبوق به سابقه است و تاکنون دهها بار شاهد فیلتر شدن لینکهای خبری توسط این عده در بالاترین بوده‌ایم. به عنوان مثال میتوانید به این مطلب اعتراضی قبلی من در همین ارتباط رجوع کنید.

مطلب مرتبط:

مقامهای آمریکایی: تایید همکاری مجاهدین خلق با موساد جهت ترور دانشمندان هسته‌ای ایران

لینک به خارج:

«آنالیز نظرات کاربران در مطالب مربوط به «همکاری مجاهدین با موساد در ترور دانشمندان ایرانی»

مقامهای آمریکایی: تایید همکاری مجاهدین خلق با موساد جهت ترور دانشمندان هسته‌ای ایران

ان بی سی: همکاری مجاهدین خلق و موساد در ترور دست‌اندرکاران برنامه هسته‌ای ایران

شبکه آمریکایی ان بی سی نیوز خبر داده است که چند مقام آمریکایی، دست داشتن مجاهدین خلق و موساد در ترور دانشمندان هسته‌ای ایران را تایید کرده‌اند (+). این مقامها که نامشان فاش نشده است تایید کرده‌اند که ترورها توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق و با کمک مالی، آموزشی و تسلیحاتی سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد) صورت گرفته است.

ان بی سی مینوسید: «مجاهدین خلق برای مدتهای مدیدی است که در فهرست گروههای تروریستی خارجی منتشر شده از سوی وزارت خارجه آمریکا قرار دارند. این حملات از سال ۲۰۰۷ تاکنون موجب مرگ ۵ دست‌اندکار برنامه هسته‌ای ایران شده است. این مقامها میگویند دولت آمریکا از ترورها مطلع است اما نقشی در آنها ندارد.»

خوب همانطور که قبلا هم در مطلبی با عنوان «چه کسی دست‌اندرکاران برنامه هسته‌ای ایران را ترور میکند و چرا؟» توضیح داده بودم، دخالت مجاهدین خلق و یا برخی از گروههای اپوزیسون جدایی طلب داخل کشور نظیر طیفی از کردها یا بلوچها در این ترورها اصلا بعید نیست. زیرا هم موساد و هم این گروهها، دشمن سرسخت جمهوری اسلامی هستند و از طرفی امکان فعالیت مستقیم ماموران موساد در ایران عملا وجود ندارد و لذا منطقی به نظر میرسد که موساد  و مجاهدین خلق یا دیگر گروهها با یکدیگر همکاری کنند. موساد حمایت مالی و اطلاعاتی میکند و از آن طرف گروههای مخالف رژیم از جمله مجاهدین خلق، عملیات را اجرا میکنند. برخی از اهداف و علل اصلی این ترورها عبارتند از:

 ۱- صدمه به برنامه هسته‌ای ایران و کند کردن پیشرفت کار آن جهت خرید زمان برای پیش بردن دیپلماسی یا تعویق حمله نظامی.

 ۲- ایجاد فضای رعب و وحشت در میان دستندرکاران برنامه هسته‌ای ایران، افزایش هزینه فعالیت در این زمینه برای آنها و نیز کاهش شمار محققان احتمالی که قصد پیوستن به این برنامه را دارند.

 ۳- نشان دادن ایران به عنوانی کشوری بی ثبات و تحقیر و ضعیف نشان دادن نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی.

 ۴- تحریک جمهوری اسلامی به اقدام متقابل جهت تلافی کردن ترورها به منظور مجاب کردن کشورهای غربی به ویژه آمریکا به حمله نظامی علیه ایران.

مطلب مرتبط:

چه کسی دست‌اندرکاران برنامه هسته‌ای ایران را ترور میکند و چرا؟

احتمال حمله هوایی اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران در ماههای آینده بسیار بالاست

تشکر از مسئولان آزادگی برای زدن تو دهنی محکم به مزدوران مسعود لجنی

ساعتی پیش متوجه شدم که مسئولان آزادگی قوانین سایت را بروز رسانی کرده‌اند. در یکی از این تغییرات در بند ۸ به صراحت آمده است:

«با توجه به تبعیت آزادگی از قوانین ایالات متحده آمریکا مبنی بر جلوگیری از ترویج خشونت و تروریسم، ارسال هر نوع لینک یا مطلبی در مورد دعوت به پیوستن، انتشار اخبار داخلی و یا تبلیغات برای سازمانهای موجود در لیست FTOs خلاف قوانین میباشد و ضمن حذف مطلب ارسالی، حق فعالیت در آزادگی از کاربران خاطی سلب خواهد گشت.»

این خبر بسیار مسرت‌بخش است چرا که اخیرا مزدوران مسعود رجوی اقدام به انجام حرکتهای تیمی و ارسال لینک از سایتهای سازمانی وابسته به گروه تروریستی خود یعنی مجاهدین خلق (که در لیست FTO قرار دارد) میکردند و عملا قصد داشتند سایتهای اشتراک لینک از جمله آزادگی را به محل اشاعه تفکرات و اندیشه‌های واپسگرایانه و خشونت‌بار رهبران عقیدتی خود مبدل ساخته و از آزادی بیان موجود در این سایتها برای رسیدن به خواسته‌های پلید خود سوء استفاده کنند.

این تصمیم جدید تودهنی محکمی به دهان آنهاست و آنها را در رسیدن به خواسته‌های پلید خود ناکام خواهد گذاشت. مملکت ما نه به تفکرات مارکسیستی- اسلامی عقب مانده مجاهدین خلق که به نظامی دموکراتیک و سکولار نیازمند است. مسلما کسانی که سابقه انجام اعمال تروریستی، نقض حقوق بشر، انقلاب ایدئولوژیک و خیانت به وطن با همکاری با صدام حسین را در تارک سیاسی خود دارند، جانشینان مطلوبی برای رژیم دیکتاتوری کنونی ولی فقیه نخواهند بود. همچنین نمیتوان مدعی شد که این عمل بر خلاف روح حقوق بشر و آزادی بیان است؛ چرا که اصولا آزادی بیان برای گروههای تروریستی معنا ندارد. مانند این است که به القاعده اجازه داده شود که سایتی تاسیس کند و در آن تفکرات خود و رهبران خود را ترویج کند و یا به آنها تریبون و موقعیت ابراز تفکرات واپسگرایانه و خشونت‌بار داده شود! چنین چیزی بی‌معنی است!

باز هم از مسئولان آزادگی به خاطر این تصمیم اخیر و جسارت و درایتی که به خرج داده‌اند سپاسگزاری میکنم. امید است که سایر سایت‌های اشتراک لینک همچون بالاترین و دنباله هم به تبعیت از این اقدام به جا، ارسال لینک از سایتهای وابسته به گروههای تروریستی از جمله مجاهدین خلق را ممنوع و با کاربران خاطی برخورد قاطع نمایند.

برای مشاهده لیست بلند بالای تاریخچه اقدامات تروریستی مجاهدین خلق میتوانید به این مطلب از وبلاگ مراجعه کنید:

تصویر؛ وقتی که خمینی برای مجاهدین خلق نه «دجال» که «خدا» بود!

عکسی که هزاران حرف ناگفته در خود دارد! راست میگویند که گاهی اوقات ارزش یک عکس از هزاران صفحه کتاب و توضیح بیشتر است!

خودتان قضاوت کنید!

تصویر: ویژه‌نامه نشریه مجاهد به مناسبت پیام تاریخی امام خمینی! سلام بر خلق – سلام بر خمینی!

عکسی که هزاران حرف ناگفته در خود دارد - ویژه‌نامه نشریه مجاهد با عکس بزرگی از خمینی در پس‌زمینه

مطلب مرتبط:

دروغ سایت مجاهدین/ به راستی شرکت کنندگان در تجمع مجاهدین در واشنگتن چه کسانی بودند؟

مقاله تحلیلی نیویورک تایمز؛ فرقه تروریستی مجاهدین خلق و دوستان آمریکاییش!